گفت در میزنند مهمان است

گفت: در می‌زنند مهمان است
گفت: آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است
مزن این خانه مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما
گفت: آرام ما خدا داریم
ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه‌ای به پا داریم
پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند
آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند
مادرم داد زد بمان! بردند
بازوی مادرم سپر،اما
بین آن کوچه چند بار افتاد
اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد-
گفت: یک روز یک نفر اما...#سید-حمید-رضا-برقعی
#تسلیت
دیدگاه ها (۵۶)

همه ی روزهای هفته فردند به جز جمعه...جمعه دو نفر استیکی دلت ...

اینو امروز خریدمامروز بشریت...#سید مهدی شجاعیذوق دارم بخونمش...

تو آدم نیستی این را خدا در گوش من گفته ببین بیرون زده از زیر...

قهوه ی سرد آقای نویسنده#روزبه معین#عااالیمتن فوق العاده شیک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط