بر بوم دل تنگ خودم آه کشیدم

بر بوم دل تنگ خودم آه کشیدم
در فکر تو بودم که رخ ماه کشیدم....

در حسرت دیدار تو ای ماه مجسم
رنگی به تماشا زدم و آه کشیدم

پاکی تو را وقت تجسم به نگاهی
با اشک وضو کردم آنگاه کشیدم ...

بااین نگرانی که توچشمی نخوری باز
چشمان قشنگ توبه اکراه کشیدم ...

لبهای تورامیکشم ومیچشم انگار
ای وای ازآن لب که به این راه کشیدم...

چون که خدا یار و نگهدار تو باشد
بر سینه ی تو نقشی از الله کشیدم
دیدگاه ها (۱)

بسی گفتند دل از عشق برگیر ...که نیرنگ است و افسون است و جادو...

نفرین به تو دنیا که فریبم دادیصدها گله از من به ح...

کلبه کوچک قلبم تا ابد خانه ی توستاشک من هرشب در خلوت خویش به...

حس مرا امشب فقط دیوار می فهمدحال مرا خاکستر سیگار می فهمددور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط