به نام خدا
به نام خدا
من هم میتوانمــــــ
ابنـ ملجمــ باشم
#قسمت_دوم؛
بعد از #مرگ_عثمان یک کاروان از یمن آمد. یکیشان به نمایندگی از بقیه خدمت #امام_علی (ع)رسید وگفت:
【تو امیرالمؤمنین و وصی رسول الله و وارث علوم او هستی! خداوند لعنت کند کسی را که تو را انکار کند، باتمام قوا در اجرای فرمانت حاضرم.】
امام نامش را پرسید؟
عرض کرد ابن ملجم مرادی هستم! درست میگفت ابن ملجم!
امام وارث علوم رسول الله بود!، سه بار از این ملعون بیعت گرفتند!
ملعون گفت یا علی چرا با من اینگونه رفتار میکنی؟
امام فرمود: زیرا میبینم تو بیعتت را نادیده خواهی گرفت و پیمان میشکنی!
عرض کرد: دل من مملو از محبت توست! دوست دارم در رکابت شمشیر بزنم!
حضرت لبخندی زد و فرمود: تو قاتل من خواهی بود!
رنگ از رخسارش پرید! من قاتل علی باشم؟!
عرض کرد: یاعلی اگر اینگونه فکر میکنی من را تبعید کن!
امام فرمود:
【همراه هیئت یمنی به آنجا برگرد ولی ابن ملجم سخت مریض شد، همراهانش رفتند و او ماند. حضرت به پرستاری ابن ملجم پرداخت و با دست مبارک خود به او دوا و غذا میخورانید تا خوب شود.】
بعد از آن ملازم رکاب حضرت بود و امام علی او را به منزل میبرد و همواره او را حمایت میکرد.
ولی میفرمود:
【من زندگانی او را میخواهم ولی او قتل مرا میخواهد. ملعون میگفت: علی اگر اینگونه است مرا بکش! ولی مگر در مرام علی قصاص قبل جنایت بود ؟!】
عجیب است زندگی اشقی الاشقیا، منتظر قسمتهای بعد باشید...
#اشقی_الاشقیا #عبرت_ها #علی #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حق_پایدار_است
من هم میتوانمــــــ
ابنـ ملجمــ باشم
#قسمت_دوم؛
بعد از #مرگ_عثمان یک کاروان از یمن آمد. یکیشان به نمایندگی از بقیه خدمت #امام_علی (ع)رسید وگفت:
【تو امیرالمؤمنین و وصی رسول الله و وارث علوم او هستی! خداوند لعنت کند کسی را که تو را انکار کند، باتمام قوا در اجرای فرمانت حاضرم.】
امام نامش را پرسید؟
عرض کرد ابن ملجم مرادی هستم! درست میگفت ابن ملجم!
امام وارث علوم رسول الله بود!، سه بار از این ملعون بیعت گرفتند!
ملعون گفت یا علی چرا با من اینگونه رفتار میکنی؟
امام فرمود: زیرا میبینم تو بیعتت را نادیده خواهی گرفت و پیمان میشکنی!
عرض کرد: دل من مملو از محبت توست! دوست دارم در رکابت شمشیر بزنم!
حضرت لبخندی زد و فرمود: تو قاتل من خواهی بود!
رنگ از رخسارش پرید! من قاتل علی باشم؟!
عرض کرد: یاعلی اگر اینگونه فکر میکنی من را تبعید کن!
امام فرمود:
【همراه هیئت یمنی به آنجا برگرد ولی ابن ملجم سخت مریض شد، همراهانش رفتند و او ماند. حضرت به پرستاری ابن ملجم پرداخت و با دست مبارک خود به او دوا و غذا میخورانید تا خوب شود.】
بعد از آن ملازم رکاب حضرت بود و امام علی او را به منزل میبرد و همواره او را حمایت میکرد.
ولی میفرمود:
【من زندگانی او را میخواهم ولی او قتل مرا میخواهد. ملعون میگفت: علی اگر اینگونه است مرا بکش! ولی مگر در مرام علی قصاص قبل جنایت بود ؟!】
عجیب است زندگی اشقی الاشقیا، منتظر قسمتهای بعد باشید...
#اشقی_الاشقیا #عبرت_ها #علی #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام #یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حق_پایدار_است
۱.۸k
۱۳ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.