بیشتر آدمها وقتی فشار میآورند که
بیشتر آدمها وقتی فشار میآورند که:
حقیقت را بگو!...
منظورشان این است که:
چیزی که من به آن اعتقاد دارم...
و حقیقت محض است را تکرار کن!
چون هرچیزی راغیر ازتصور من بگویی؛ دروغگویی!
راه درازی داریم تا یاد بگیریم کنار هم زندگی کنیم.
چه در فضای مجازی،چه خیابان و چه زیر یک سقف.
راهی طولانی، پر سنگلاخ، با درههای عمیق نفرت.
شعور، فرهنگ و تحمل نگاه مخالف،
پرهیز از فحاشی و هتاکی به کسی که نظر و نگاهش را نمیپسندیم...
"عالیس" نیست که برویم فروشگاه و بگوییم:
هلوشو بده، لیموشو بده، همه شو بده!
بدبختانه یاد گرفتنی است،
تمرینکردنی است،
با خون دل به دست میآید؛
برای همین کمتر کسی حوصله دارد که
به رنج یاد گرفتنش و یاد دادنش به نسل بعد از خود تن بدهد؛
به قول شازده کوچولو:
«آدمها همه چیز را حاضر و آماده میخواهند»!
بیشتر ما گرفتار سندرم نتیجه فوری هستیم.
همه چیز را زود و زیاد میخواهیم!
بیشترین اطلاعات در کمترین زمان.
حداکثرپول وزیبایی باصرف کمترین انرژی،هزینه ودرد.
این خاصیت عصری است که:
“سرعت” در آن، حتی جای خدا را هم گرفته!
در چنین فضایی بیشتر آدمها میگویند زود بگو!
خب که آخرش چی؟
من حوصله ندارم بخونم،
بگو چی میخوای بگی؟ تکلیفت رو روشن کن!
به جای اینکه آدم از صبح تا شب منتظر جا افتادن قورمه سبزی بماند، میشود رفت فست فود و گفت:
کدوم یک از غذاهاتون زودتر آماده میشه؟!
میشود خرید، خورد و سیر شد؛
اما برای شعور، فرهنگ و پیشرفت واقعی یک جامعه،
فروشگاهی فست وجود ندارد؛
میانبر و دوپینگ وجود ندارد.
این، موبایل و ماشین و ماکروفر و ... نیست که:
بشود پول داد و خرید و مدرن به نظر رسید؛
مدرنیته با خون دل به دست میآید
،با تمرین،با تحمل، با پرهیز از هتاکی.
بیشتر ما...
همان کارهایی را میکنیم که از دیگران ایراد می گیریم!
بیایید با هم ، تمرین کنیم...
دائم نگوییم : من خوبم، بقیه عوض بشن!
حقیقت را بگو!...
منظورشان این است که:
چیزی که من به آن اعتقاد دارم...
و حقیقت محض است را تکرار کن!
چون هرچیزی راغیر ازتصور من بگویی؛ دروغگویی!
راه درازی داریم تا یاد بگیریم کنار هم زندگی کنیم.
چه در فضای مجازی،چه خیابان و چه زیر یک سقف.
راهی طولانی، پر سنگلاخ، با درههای عمیق نفرت.
شعور، فرهنگ و تحمل نگاه مخالف،
پرهیز از فحاشی و هتاکی به کسی که نظر و نگاهش را نمیپسندیم...
"عالیس" نیست که برویم فروشگاه و بگوییم:
هلوشو بده، لیموشو بده، همه شو بده!
بدبختانه یاد گرفتنی است،
تمرینکردنی است،
با خون دل به دست میآید؛
برای همین کمتر کسی حوصله دارد که
به رنج یاد گرفتنش و یاد دادنش به نسل بعد از خود تن بدهد؛
به قول شازده کوچولو:
«آدمها همه چیز را حاضر و آماده میخواهند»!
بیشتر ما گرفتار سندرم نتیجه فوری هستیم.
همه چیز را زود و زیاد میخواهیم!
بیشترین اطلاعات در کمترین زمان.
حداکثرپول وزیبایی باصرف کمترین انرژی،هزینه ودرد.
این خاصیت عصری است که:
“سرعت” در آن، حتی جای خدا را هم گرفته!
در چنین فضایی بیشتر آدمها میگویند زود بگو!
خب که آخرش چی؟
من حوصله ندارم بخونم،
بگو چی میخوای بگی؟ تکلیفت رو روشن کن!
به جای اینکه آدم از صبح تا شب منتظر جا افتادن قورمه سبزی بماند، میشود رفت فست فود و گفت:
کدوم یک از غذاهاتون زودتر آماده میشه؟!
میشود خرید، خورد و سیر شد؛
اما برای شعور، فرهنگ و پیشرفت واقعی یک جامعه،
فروشگاهی فست وجود ندارد؛
میانبر و دوپینگ وجود ندارد.
این، موبایل و ماشین و ماکروفر و ... نیست که:
بشود پول داد و خرید و مدرن به نظر رسید؛
مدرنیته با خون دل به دست میآید
،با تمرین،با تحمل، با پرهیز از هتاکی.
بیشتر ما...
همان کارهایی را میکنیم که از دیگران ایراد می گیریم!
بیایید با هم ، تمرین کنیم...
دائم نگوییم : من خوبم، بقیه عوض بشن!
- ۴۳.۲k
- ۲۱ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط