و سوختن!
و سوختن!
یک بسیجی پل عبور همرزم هایش می شود از میدان مین و سوختن!
یک بسیجی راننده آمبولانس می شود، مرهم درد مجروحین می شود در خط مقدم و آتش دشمن و سوختن!
یک بسیجی غواص می شود در شب تاریک اروند، آب یخ و آتش دشمن و سوختن!
یک بسیجی خلبان می شود و غرش جنگنده اش آرامش دل مردم بود و ناگهان هدف موشک دشمن و سوختن!
یک بسیجی هنوز زنده است، ماسکی که نبود و سرفه هایی که هست! ارمغان گاز خردلی که هست و سوختن!
یک بسیجی بلای جان داعش شده است، مدافع_حرم شده است، قهرمان ایران شده است و شعله ی کینه ی تکفیری و وهابی و سوختن!
یک بسیجی هنوز هم هست، هنوز هم دل به آتش می زند تا خاکش، ناموسش و هم وطنش نسوزد،آتش_نشان است و سوختن!
یک بسیجی پل عبور همرزم هایش می شود از میدان مین و سوختن!
یک بسیجی راننده آمبولانس می شود، مرهم درد مجروحین می شود در خط مقدم و آتش دشمن و سوختن!
یک بسیجی غواص می شود در شب تاریک اروند، آب یخ و آتش دشمن و سوختن!
یک بسیجی خلبان می شود و غرش جنگنده اش آرامش دل مردم بود و ناگهان هدف موشک دشمن و سوختن!
یک بسیجی هنوز زنده است، ماسکی که نبود و سرفه هایی که هست! ارمغان گاز خردلی که هست و سوختن!
یک بسیجی بلای جان داعش شده است، مدافع_حرم شده است، قهرمان ایران شده است و شعله ی کینه ی تکفیری و وهابی و سوختن!
یک بسیجی هنوز هم هست، هنوز هم دل به آتش می زند تا خاکش، ناموسش و هم وطنش نسوزد،آتش_نشان است و سوختن!
۲۱۲
۰۲ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.