سناریو

سناریو




وقتی میبریشون ایران و میان خونتون



نامجون عجب خانواده ای داریا کلی بازی کردیم یکی چی بود اسمش اسامیل نمیدونم
ا.‌ت:🤦🏼‍♀️😂اسم فامیله اون😂
نامجون:اها راس میگی من همش کره ای میگفتم میگفتن
نه😂😂



جین:ا.‌ت(از اینجا به بعد به کره ای میگه)بیا این داداشتو جمع کن الان یه بلایی سرش میارما



شوگا:هی چرا بابات به من گفت من 5تا نوه میخوام
ا.ت:دروغ نگو...




جیهوپ:ا.‌ت من نمیام خونههههههههههههه🥺
ا.ت:پاشو بریم






جیمین:میشه از این به بعد هفته ای یبار بلیط بگیریم بیایم ایران
ا.ت:نه این آخرین باره
جیمین:چلا🥺
ا.ت:چون خاطره خوبی ندارم
جیمین:دروغ گو من کلی کیف کردم
ا.ت:تو ارع ولی من نه چون همینا مانع رسیدن من به تو شدن
جیمین:منم دیگه نمیام بریم که دیگع بر نگردیم😂😂





ته:ا.ت یونتان جا موند😟🤯





کوک:شیرموزای مامانت خیلی خوش مزه تره یاد بگیر
ا.ت:لطفا ببند آبرمو بردی
کوک:راس میگم دیگع هیچی بلد نیستی😂
دیدگاه ها (۵)

همه رفتن مدرسه ولی من نمیخوام برم🥺😂

هعی بگید از چی فعالیت کنم؟

سناریو وقتی زورش میکنی بقلم کن دیگهنامجون:باشه بیا ولی سریع ...

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۲۴ فیک مرز خون و عشق

پارت ۹۵ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط