وقت جان کندن من بود، نمی دانستم
وقت جان کندن من بود، نمی دانستم
تیغ برگردن من بود، نمی دانستم
آن چه در حجم پر از درد گلویم پژمرد
آخرین شیون من بود، نمی دانستم
تا نمردم بگذارید که فریاد کنم
دوست هم دشمن من بود، نمی دانستم
از همان خنده که معنای عطوفت می داد
نیتش کشتن من بود، نمی دانستم
آنچه من بارقه ی عاطفه پنداشتمش
آتش خرمن من بود، نمی دانستم
لحظه وصل من و دوست، خدا می داند
وقت جان کندن من بود، نمی دانستم
@foad_2020
#خاص #جذاب #نوشته_عاشقانه
تیغ برگردن من بود، نمی دانستم
آن چه در حجم پر از درد گلویم پژمرد
آخرین شیون من بود، نمی دانستم
تا نمردم بگذارید که فریاد کنم
دوست هم دشمن من بود، نمی دانستم
از همان خنده که معنای عطوفت می داد
نیتش کشتن من بود، نمی دانستم
آنچه من بارقه ی عاطفه پنداشتمش
آتش خرمن من بود، نمی دانستم
لحظه وصل من و دوست، خدا می داند
وقت جان کندن من بود، نمی دانستم
@foad_2020
#خاص #جذاب #نوشته_عاشقانه
۵.۰k
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.