به مناسبت تولدم که 29 دی بود این شعرو نوشتم اما خودم اگه
به مناسبت تولدم که 29 دی بود این شعرو نوشتم اما خودم اگه یادتون باشه روز تولدم نبودم....امیدوارم هدیتون به من نظرات خوبتون باشه که به این شعر میدین ... دوستتون دارم دوستای خوبم:
از همان دی که به پر امده ام می دانم
که دلم خانه ی او هست و پرم جانانم
از همان روز ازل لب به سخن وا کردم
و ز شوق ره دل شعر خدا می خوانم
جلوه ی روی خوشش در همه جا من دیدم
شعر او خوانم و من عاشق این بارانم
اثر مهر و امیدت به دل خوبان هست
و در این جلوه گری من بخدا حیرانم
هر چه دیدم اثری نور وجود خود اوست
عاشق دور فلک ,ماه دل و کیهانم
زره ای از گهرت بر دل این ویران ده
و دلی نیست در این دل که اگر نستانم
دل من با نگه مهر تو در حالش نیست
در همین حالم و بر حال خوشم می مانم
دل دیوانه ی من با دل فرزانه چه کار؟
دل بی کینه و پاک از خود اوخواهانم
از همان دی که به پر امده ام می دانم
که دلم خانه ی او هست و پرم جانانم
از همان روز ازل لب به سخن وا کردم
و ز شوق ره دل شعر خدا می خوانم
جلوه ی روی خوشش در همه جا من دیدم
شعر او خوانم و من عاشق این بارانم
اثر مهر و امیدت به دل خوبان هست
و در این جلوه گری من بخدا حیرانم
هر چه دیدم اثری نور وجود خود اوست
عاشق دور فلک ,ماه دل و کیهانم
زره ای از گهرت بر دل این ویران ده
و دلی نیست در این دل که اگر نستانم
دل من با نگه مهر تو در حالش نیست
در همین حالم و بر حال خوشم می مانم
دل دیوانه ی من با دل فرزانه چه کار؟
دل بی کینه و پاک از خود اوخواهانم
۱.۱k
۰۳ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.