وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن
وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن....
P¹⁶
پایان فصل اول👑
بعد از مدرسه ساعت ۷ عصر با ماشینی که سوبین فرستاده بود به خونه ی مخفی رفتن و شب اونجا موندن.
صبح رفتن بانک و پول رو نقد کردن و داخل یه ساک ریختن.
از اونجایی که پدر مادر و خانواده ی دور و نزدیک همه مافیا بودن، همه ی اعضا اسلحه و تفنگ برداشتن و با خودشون بردن.
رسیدن اونجا و ساک رو تحویل دادن،
جانگ دونگ کانگ سوبین و ا.ت رو به جایی که یی جو و یونجون بودن برد.
÷بفرما اینم سیاهی لشکرت چوی سوبین
+لونی
دویدی سمت خواهرت و دستاش رو باز کردی، سر و صورت اون دوتا خونی و زخمی بود.
+حالت خوبه؟
٪خوبم
+یونجون خوبی؟
&اگه بازم کنی ممنون میشم
+باشه حتما
هر دو آزاد شدن اما....صدای شلیک....
به سمت چه کسی؟
شخصی که عاشقش بودی....
چوی سوبین
P¹⁶
پایان فصل اول👑
بعد از مدرسه ساعت ۷ عصر با ماشینی که سوبین فرستاده بود به خونه ی مخفی رفتن و شب اونجا موندن.
صبح رفتن بانک و پول رو نقد کردن و داخل یه ساک ریختن.
از اونجایی که پدر مادر و خانواده ی دور و نزدیک همه مافیا بودن، همه ی اعضا اسلحه و تفنگ برداشتن و با خودشون بردن.
رسیدن اونجا و ساک رو تحویل دادن،
جانگ دونگ کانگ سوبین و ا.ت رو به جایی که یی جو و یونجون بودن برد.
÷بفرما اینم سیاهی لشکرت چوی سوبین
+لونی
دویدی سمت خواهرت و دستاش رو باز کردی، سر و صورت اون دوتا خونی و زخمی بود.
+حالت خوبه؟
٪خوبم
+یونجون خوبی؟
&اگه بازم کنی ممنون میشم
+باشه حتما
هر دو آزاد شدن اما....صدای شلیک....
به سمت چه کسی؟
شخصی که عاشقش بودی....
چوی سوبین
- ۴.۲k
- ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط