نگاری را که میجویم به جانش

نگاری را که می‌جویم به جانش
نمی‌بینم میان حاضرانش

کجا رفت او میان حاضران نیست
در این مجلس نمی‌بینم نشانش

👤 مولانا
دیدگاه ها (۵)

یار با ما بی‌وفایی می‌کندبی‌گناه از من جدایی می‌کندشمع جانم ...

#عشق، در جان است و می، در جام و شاهد، در نظر در چنین حالت، ط...

دل از دل بکندم ... که تا دل تو باشـــــےز جان هم ...

حافظ شـیرین سخن ،ڪمتر بگو از زلف یاراین دلِ دیوانہ ام ،هر شب...

در پس پرده بسی راز نهان می بینمیک جهان عشق در این کنج جهان م...

چه دورم از نفس هایت چه از تب کردنم دوریچه بیرحمانه تن دادی ب...

🌱🍒تا سحــر همنشین چشم ترمکی در آیی چو ماه نو ز درمهمچنان در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط