در بازی زندگی

در بازی زندگی.....

یاد میگیری:
اعتماد به حرف های قشنگ بدون پشتوانه ...مثل آویختن به طنابی پوسیدست..‌
یاد میگیری:
نزدیکترین ها به تو ...گاهی میتوانند دورترین ها باشند...

یاد میگیری:
آنقدر از خودت برای روز مبادا پس انداز داشته باشی...
تا بتوانی یک روزی تمام خودت رو بغل کنی و بروی ...
و در جایی که شنیده و فهمیده نشوی نمانی....

یاد میگیری :
دیوار خوب است...
سایه درخت مطلوب است...
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست......
دیدگاه ها (۱)

بماند که ندارمت بماند که هنوز دلم برایت تنگ است بماند که تکه...

همیشه سعی کن خودت باشی، درسته ادما به ظاهر و رنگ لعاب اهمیت ...

باش !بودنت خوب است ...شبیه حس قشنگ بیدار شدن در صبح آبی و خل...

بعد از یه مدت کوتاه...به خودت میای متوجه میشی به جای اینکه ب...

در بازی زندگی یاد می گیری:اعتماد به حرف های قشنگ بدون پشتوان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط