بانگ زد ارومیه من :
اهورامزدا از بندگان تو من خشک گشتم.
از ناسپاسی انان خشک گشتم چو خشک رود.
خشم کردم بر آنان چو رود سیاه.
کشتی های من بر گِل نشستند.
(: نابود شود این دریاچه من.
چشم سالم نماند بر ایران زمین.
بانمک خون خواهی میکند دریاچه من.
(خدایا لطفی بر بندگان بکن نگذار ارومیه نابود بشود)
اگر خشک بشود جز طوفان نمک و شن در اذربادگان نمیماند.
از ناسپاسی انان خشک گشتم چو خشک رود.
خشم کردم بر آنان چو رود سیاه.
کشتی های من بر گِل نشستند.
(: نابود شود این دریاچه من.
چشم سالم نماند بر ایران زمین.
بانمک خون خواهی میکند دریاچه من.
(خدایا لطفی بر بندگان بکن نگذار ارومیه نابود بشود)
اگر خشک بشود جز طوفان نمک و شن در اذربادگان نمیماند.
۲.۱k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.