این درد را نمی توان براے کسی
این درد را نمی توان براے کسی
بازگو ڪرد ...!!
ڪه آدمی ، وجود دارد ؛
نفس می کشد ، سفر می کند ...
موسیقی گوش می دهد ،
ڪتاب می خواند و چاے می نوشد ؛
اما گوشه ای ،
فراموش شده است !
بازگو ڪرد ...!!
ڪه آدمی ، وجود دارد ؛
نفس می کشد ، سفر می کند ...
موسیقی گوش می دهد ،
ڪتاب می خواند و چاے می نوشد ؛
اما گوشه ای ،
فراموش شده است !
۱.۱k
۱۱ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.