هوالعشق

هوالعشــــق

مقابل آینه ایستاده ای ،
چادرت راسر می کنی ..
او هم کنار تو ایستاده ودکمه های پیرهنش را می بندد.

برای قدم زدن در خیابان و پارک محل، زمان خوبیست
هوا سرد و برفی است
و درست شب ؛حال وهوای" دو نفره" دارد

بیرون می زنید؛
برف آرام میبارد و سوز سرما تو را وادار می کندکه دستش را محکم بگیری.
لبخند می زند و صحبتها شروع می شوند؛هرزگاهی هم " روگرفتنت " را چکــــ می کند.

نگاهش مدام یا تو را جست و جو میکند و یا زمین را جــــارو
هرچه بهتررو می گیری او لبخندش پررنگ تر می شود.
و هرچقدر او نگاهش را بهترحفظ می کند؛عشـ️ــق در سینه ات با حرارت بیشتری می جوشد.

هیـچگاه فراموش نمی کنی ،همان روزهای اول نامزدی
پائین چادرت را بوسید؛ بوئید و سیاهی حجابت را روی چشمانش گذاشت و زمزمه کرد:

تو عفیف باش برای من
تمام زنانگی ات برای من
و من هم به احترام همین پوشش به روی چشمهایم حجاب می کشم
و تمام مردانگی و توجه ام به تو و برای تو

همان روز عهدکردید که فقط برای هم باشید.
و اوگوشه دفترچه خاطراتت با خطی شکسته نوشت:

#مــرد_هم_باید_عفـــیف_باشد
دیدگاه ها (۴)

من که عمری کوه بودم پیش چشم دیگرانزیر بــار «رفتنت» دارم کــ...

دادگر:ﺁﻣـــﺎﺭ ﮐــﻠﯽ ﺷــﻬﺪﺍﯼ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۱۳۲۵۵ ﻧﻔــﺮ ﺑﻮ...

حــس خوب زندگی یعنی تو باشی پیش من ... ریش خود را سِت کنی با...

موفرفریه خوشگل من..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط