گاه آدم، خود آدم، عشق است...
گاه آدم، خود آدم، عشق است...
بودنش عشق است
رفتن و نگاه کردنش عشق است
دست و قلبش عشق است
در تو عشق می جوشد،
بیآنکه ردش را بشناسی
بیآنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده...
شاید نخواهی،
شاید هم بخواهی و ندانی،
نتوانی که بدانی...
بودنش عشق است
رفتن و نگاه کردنش عشق است
دست و قلبش عشق است
در تو عشق می جوشد،
بیآنکه ردش را بشناسی
بیآنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده...
شاید نخواهی،
شاید هم بخواهی و ندانی،
نتوانی که بدانی...
۲.۴k
۱۸ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.