گل برایم چیده ای قربان آن گل چیدنت

گل برایم چیده ای قربان آن گل چیدنت
بی قرارم کرده گل ها مستم از بوییدنت!

از کنارم رد شدی تسبیح دستم داده اند
واجب عینی است استغفار بعد از دیدنت

آمدی در شهرمان چرخی زدی تعطیل شد
شهربازی های تهران بعد آن چرخیدنت

یک گلستان روی دامن داری و یک بوستان
حضرت سعدی چه خواهد کرد با رقصیدنت؟

با تو گفتم دوستم داری؟ تو خندیدی فقط
داغ "آری" بر دلم ماندست با خندیدنت

گل برایم چیده بودی یک غزل گفتم ولی
در برم خوابیده ای! قربان آن خوابیدنت

#برای_آنکه_خودش_میداند.
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۶)

دلم تو را میخواهد پهلو به پهلویِ هم چای بریزیم.از قوری احساس...

تو عشق هستی چرا کهنفس برای تو کشیدن واز عشق تو هر روز جوانه ...

ریسمان کهنه رو محکم بگیر.!اما دست نامرد را نگیر!!بگذار شیر ش...

بعضی آدمها را باید آنقدر تکثیر کرد،تا مبادا نسلشان منقرض شود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط