حالا هی از این سو غلت بخور به آن سو!
حالا هی از اینسو غلت بخور به آنسو!
حالا هی فکر و خیال کن!
با غصه خوردن و دلشوره گرفتن هیچ چیز درست نمیشود جانا!
باور کن فلسفه ی دنیا، قصه ی همان درویشیست که وقتی از او خواستند زندگی را معنا کند، خورجینش را زیر سر گذاشت و خوابید و دیگر بیدار نشد!
نمان در گذشته...
خاطرات را رها کن...
جلو جلو هم ندو که از نفس میافتی...
حال را دریاب تا حالت خوب باشد!
چایت را دم کن...
صدای موسیقی را کمی بلند...
بایست مقابل پنجره...
عمیق نفس بکش و فکر کن به هیچ چیز!
به هیچ چیز فکر کن...
انقدر سخت نگیر جانا...
🏵🌿🏵🌿🏵
حالا هی فکر و خیال کن!
با غصه خوردن و دلشوره گرفتن هیچ چیز درست نمیشود جانا!
باور کن فلسفه ی دنیا، قصه ی همان درویشیست که وقتی از او خواستند زندگی را معنا کند، خورجینش را زیر سر گذاشت و خوابید و دیگر بیدار نشد!
نمان در گذشته...
خاطرات را رها کن...
جلو جلو هم ندو که از نفس میافتی...
حال را دریاب تا حالت خوب باشد!
چایت را دم کن...
صدای موسیقی را کمی بلند...
بایست مقابل پنجره...
عمیق نفس بکش و فکر کن به هیچ چیز!
به هیچ چیز فکر کن...
انقدر سخت نگیر جانا...
🏵🌿🏵🌿🏵
۱.۴k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.