گر به خیال خام خود سر بزند به کوی تو

گر به خیال خام خود سر بزند به کوی تو
اجازه اش نمیدهم شانه کشد به موی تو

به احترام سرمه ات کور شود دو چشم من
تا نکند دگر دلم این همه آرزوی تو

شنیده ام صدای تو زنده کند ترانه را
اگرنه زندگی چرا ریخته در گلوی تو؟!

باده ی بی حرارتم مست نمی کنم ترا
کاش که ته نشین شوم یکسره در سبوی تو

قول گرفتم از دلم سنگ شود ولی چه سود
سنگ شد و روانه شد رفت سراغ جوی تو....!
دیدگاه ها (۱)

فصل قشنگیست ، پاییزدل به دلش که بدهی،عاشق می شوی.. دل به دلش...

دلم دریاست میدانی ولی دریای طوفانیتو در هر موج این دریای پرآ...

وقتی کنارمی جای هیچشتابی نیست!مقصدهمین حضور من و توست...!

نازدانه ی دلمهمه رفتند ...همه آرام می آیند و آرام می روندبی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط