خطبه فدکیه قسمت هشتم

خطبه فدکیه قسمت هشتم:


آگاه باشید می‌‏بینم که به تن‏آسائی جاودانه دل داده، و کسی را که سزاوار زمامداری بود را دور ساخته‏‌اید، با راحت‌‏طلبی خلوت کرده، و از تنگنای زندگی به فراخنای آن رسیده‏‌اید، در اثر آن آنچه را حفظ کرده بودید را از دهان بیرون ریختید، و آنچه را فروبرده بودید را بازگرداندند، پس بدانید اگر شما و هرکه در زمین است کافر شوید، خدای بزرگ از همگان بی‌‏نیاز و ستوده است. آگاه باشید آنچه گفتم با شناخت کاملم بود، به سستی پدید آمده در اخلاق شما، و بی‏‌وفائی و نیرنگ ایجاد شده در قلوب شما، و لیکن اینها جوشش دل اندوهگین، و بیرون ریختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحمّلم نیست، و جوشش سینه‏‌ام و بیان دلیل و برهان، پس خلافت را بگیرید، ولی بدانید که پشت این شتر خلافت زخم است، و پای آن سوراخ و تاول‏‌دار، عار و ننگش باقی و نشان از غضب خدا و ننگ ابدی دارد، و به آتش شعله‌‏ور خدا که بر قلبها احاطه می‌‏یابد متصل است. آنچه می‌‏کنید در برابر چشم بینای خداوند قرار داشته، و آنانکه ستم کردند به زودی می‌‏دانند که به کدام بازگشتگاهی بازخواهند گشت، و من دختر کسی هستم که شما را از عذاب دردناک الهی که در پیش دارید خبر داد، پس هرچه خواهید بکنید و ما هم کار خود را می‏‌کنیم، و شما منتظر بمانید و ما هم در انتظار بسر می‌‏بریم.
آنگاه ابوبکر پاسخ داد:
ای دختر رسول خدا! پدر تو بر مؤمنین مهربان و بزرگوار و رئوف و رحیم، و بر کافران عذاب دردناک و عقاب بزرگ بود، اگر به نسب او بنگریم وی در میان زنانمان پدر تو، و در میان دوستان برادر شوهر توست، که وی را بر هر دوستی برتری داد، و او نیز در هر کار بزرگی پیامبر را یاری نمود، جز سعادتمندان شما را دوست نم‌‏دارند، و تنها بدکاران شما را دشمن می‌‏شمرند.
پس شما خاندان پیامبر، پاکان برگزیدگان جهان بوده، و ما را به خیر راهنما، و به سوی بهشت رهنمون بودید، و تو ای برترین زنان و دختر برترین پیامبران، در گفتارت صادق، در عقل فراوان پیشقدم بوده، و هرگز از حقت بازداشته نخواهی شد و از گفتار صادقت مانعی ایجاد نخواهد گردید.

و بخدا سوگند از رأی پیامبر قدمی فراتر نگذارده، و جز با اجازه او اقدام نکرده‏‌ام، و پیشرو قوم به آنان دروغ نمی‌‏گوید، و خدا را گواه می‏‌گیرم که بهترین گواه است، از پیامبر شنیدم که فرمود: «ما گروه پیامبران دینار و درهم و خانه و مزرعه به ارث نمی‌‏گذاریم، و تنها کتاب و حکمت و علم و نبوت را به ارث می‌‏نهیم، و آنچه از ما باقی می‌‏ماند در اختیار ولیّ امر بعد از ماست، که هر حکمی که بخواهد در آن بنماید.»
و ما آنچه را که می‏‌خواهی در راه خرید اسب و اسلحه قرار دادیم، تا مسلمانان با آن کارزار کرده و با کفّار جهاد نموده و با سرکشان بدکار جدال کنند، و این تصمیم به اتفاق تمام مسلمانان بود، و تنها دست به این کار نزدم، و در رأی و نظرم مستبدّانه عمل ننمودم، و این حال من و این اموال من است که برای تو و در اختیار توست، و از تو دریغ نمی‌‏شود و برای فرد دیگری ذخیره نشده، توئی سرور بانوان امّت پدرت، و درخت بارور و پاک برای فرزندانت، فضائلت انکار نشده، و از شاخه و ساقه‌‏ات فرونهاده نمی‌‏گردد، حُکمت در آنچه من مالک آن هستم نافذ است، آیا می‌‏پسندی که در این زمینه مخالف سخن پدرت عمل کنم.
#الله
#شیعه
#ولایت
#امامت
دیدگاه ها (۲)

خطبه فدکیه قسمت نهم: حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: پاک و من...

خطبه فدکیه قسمت دهم: و خداوند در سهمیه‏‌هائی که مقرر کرد، و ...

خطبه فدکیه قسمت هفتم: آیا می‌گوئید محمد صلی اللَّه علیه و آل...

خطبه فدکیه قسمت ششم: ای مسلمانان! آیا سزاوار است که ارث پدرم...

بسم الله الرحمن الرحیم سالروز شهادت حجّت خدا، سیدة النساء، ح...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

امام زمان کیست؟ | قسمت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط