گریزگاه
#گریزگاهی نیست...
قرص های آرامبخش هم از این #دختر ناامید شده اند...
دختری که شبها سرش را به دیوار می کوبد تا فکر و خیال جای خالیت را از گوشه گوشه مغزش بتکاند بلکه بتواند کمی چشم روی هم بگذارد و وقتی از این هم ناامید میشود میانه بغض و اشک و درد در انبوهی از کابوسهای ناتمام غرق میشود...
دختری که هنوز هم عاشقانه ترین شعرهایش را به پای جای خالی تو مینویسد...
و مگر جز مرگ راهی برای گذر از اینهمه رنج میبینی؟!
قرص های آرامبخش هم از این #دختر ناامید شده اند...
دختری که شبها سرش را به دیوار می کوبد تا فکر و خیال جای خالیت را از گوشه گوشه مغزش بتکاند بلکه بتواند کمی چشم روی هم بگذارد و وقتی از این هم ناامید میشود میانه بغض و اشک و درد در انبوهی از کابوسهای ناتمام غرق میشود...
دختری که هنوز هم عاشقانه ترین شعرهایش را به پای جای خالی تو مینویسد...
و مگر جز مرگ راهی برای گذر از اینهمه رنج میبینی؟!
۵.۳k
۲۶ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.