سناریو
#سناریو
وقتی جلوشون میگوزی
نامی: ا.ت بیا این کتابو بخون
ا.ت:این دیگه چیه، گوز شکم پور؟
نامی: اسم کتابه، بهت یاد میده گوزتو نگه داری😂
جین:هووفف ماشالا با این بوی گوزت میتونی بری خفت گیری
یونگی:(خاب بود) اییی بوی چیهههه"داد"
هوسوک:عزیزم نمیخای بری دسشویی؟
جیمین:دلت ب حال موچیام نمیسوزهه
ته ته:وی با شنلی بلند و کلاه و عینک و یونتان ب دست و یونتانی دارای ماسک و کلاه ایمنی در دو کیلومتری ا.ت سنگر گرفتهاند😂😅
ببخشید طول کشید
پدر عیزم کارم داش🙂🤝🏻😂
وقتی جلوشون میگوزی
نامی: ا.ت بیا این کتابو بخون
ا.ت:این دیگه چیه، گوز شکم پور؟
نامی: اسم کتابه، بهت یاد میده گوزتو نگه داری😂
جین:هووفف ماشالا با این بوی گوزت میتونی بری خفت گیری
یونگی:(خاب بود) اییی بوی چیهههه"داد"
هوسوک:عزیزم نمیخای بری دسشویی؟
جیمین:دلت ب حال موچیام نمیسوزهه
ته ته:وی با شنلی بلند و کلاه و عینک و یونتان ب دست و یونتانی دارای ماسک و کلاه ایمنی در دو کیلومتری ا.ت سنگر گرفتهاند😂😅
ببخشید طول کشید
پدر عیزم کارم داش🙂🤝🏻😂
۸.۴k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.