آمدم تا بدهی برگ و براتم رمضان

آمدم تا بدهی برگ و براتم رمضان
تشنه‌ام، تشنه تر از نهر فُراتم رمضان

لقمه‌ای نور، اگر عشق به دستم بدهد
وقت افطار تویی آب حیاتم رمضان

سائلی هستم دلخسته و در بند هوا
پاسخی باش بر این صوم و صلاتم رمضان

گرچه دلخون شدم از دست گناهان اما
در شب «قدر» مهیای نجاتم رمضان

هر سحر خلوت خاموش مرا روشن کن
آه، عمری ست چنین در ظُلماتم رمضان

تا به درکی برسم، سُکر سحرگاهی را
راهی میکده‌ای در عتباتم رمضان

ربّنایی به لبم آمد و ناگه پر زد
شورش انداخته ای در کلماتم رمضان
📷اردیبهشت ماه 98

🕊🌹🕊 #کانال_عکس_ناب
📷دعوتید به صرف دیدن عکسهای ناب👇
https://chat.whatsapp.com/Ej5Ns5W6C8b0wF0fMox4Ew
دیدگاه ها (۲)

ســ🌸ــلامصبـح زیبـای بـارونیتـون بخیـرچہ زیبـاست صبـحوقتی رو...

گاهی اوقات نیاز داری تنها باشینه برای این که احساس تنهایی کن...

🕊🌹خبر آمد که بهار دل ما آمده استمژده ی کم شدن فاصله ها آمده...

🕊🌹سلامم بر تو ای ماه شریف و ماه بی همتادرودم بر تو ای ماه عز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط