قرارمان

قرارمان،
آخر تابستان،
خیابان شهریور
زیر تابش نور خورشید
درون کوچه بن بست آغوشت
همان جا که عطرش
برای یک عمر دیوانگی کافی است
قرارمان
زیر باران چشم هایت
زیر ابر تیره نگاهت
همان جا که باران
یک ریز می بارد و
عطرش مستت می دارد . . .


#امیرعباس_خالق_وردی
دیدگاه ها (۰)

گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم ؛فضایِ اتاق برای پرواز ک...

من معجزه رافردی می‌ناممکه می‌شود در آغوشش عالم و آدم را از ی...

سرت را برشانه ے خیالـم بگـذار و آرام بخـــواب...هنوز ...یڪ ن...

لبخندت را با هیچ غمی عوض نکن...🌱#معصومه_صابر#سلام صبح بخیر ....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط