و ترس در من "از بین رفته بود" چون که
و ترس در من "از بین رفته بود" چونکه
میدانستم که هرگز از کنار او
دور نمیشدم و هیچگاه"ترکشنمیکردم"
نه امروز و نه هیچروز دیگر در آینده که
به مجموع آن زندگی میگویند...
میدانستم که هرگز از کنار او
دور نمیشدم و هیچگاه"ترکشنمیکردم"
نه امروز و نه هیچروز دیگر در آینده که
به مجموع آن زندگی میگویند...
۱۵۸
۰۴ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.