مشکی طلایی
#مشکی_طلایی
#پارت۱۶
#نرگس
دمپایی برداشتم و وحشیانه سمت فاطمه رفتم اونم جاخالی داد و فرار کرد دهـ بار کل خونرو دنبالش کردم دیگهـ خستهـ شدم دمپایی سمتش پرت کردم
جا خالی داد خورد به رهام
ــ ای وای😱
رهام:😠😠
ــ😠😔
با ناراحتی میرم تو اتاق درو محکم میبندم اینجا امیر شروعـ میکنه به خوندن
+هربار این درو محکم نبند نرو
ــ امیـــــر بیشتر به اعصابم نرین😡😡😡😡
+اوه اوه بانو عصبی شدن
من هیچ جوابی ندادم با عصبانیت لباس خوابمو پوشیدم و خودمو انداختم رو تخت سرمو گزاشتم رو بالشت
+نرگـــسم بیا شام بخور
ــ نمیخوام
+نرگـــــــــــــــــــــــس
ــ ...
+اصلا منم نمیخورم
ــ نخوا به من چه
+😞
فاطمه:نرگس دیگه بیا بچه که نیستی
ــ تو هم بچه نیستی که هرچی ورد زبونت میاد میگی😡😡😡
+خب ببخشید اشتباه کردم ابجی جان بیا جان امیر
ــ قسمم نده
+نرگس بیا دیگه از اون پیتزا هاست که خیلی دوست داری
ــ ن.م.ی.خ.وا.م امشب کوفتی کنم
همینجوری خودش و امیر ادامه دادن به اصرار کردن و امیر همش میگفت بخدا لب به غذا نمیزنم اگه نیای من هم اهمیت نمیدم
بلاخره خوابم برد...، نصف شبی احساس کردم یه چیزی رومه بیدار شدم
ــ اَه این فاطمه بازم بغلم کرده و خوابیده
دستم رو گزاشتم رو سینه هاش و هولش دادم اووو این کی اینقد سنگین شدی دوباره هولش دادم وااا این سینه هاش کجا رفتن تا خوب نگاش میکنم یا ابلفضل این این که امــــــــــیره😱😱این تو بغل من چکار میکنه😳😳😳😳
ــ امیـــــــــــر امیـــر
+جـانم😴
ــ بلند شو ببینم
+چـرا
ــ تو بغل من چکار میکنی ما گه محرم نیستیم
+خب😴
ــ خب به جمالت بلند شو
امیر رو تخت نشست
+گشنمه
ــ مگه شام نخوردی؟
+نـه من که قسم خوردم بدون تو نمیخورم
ــ اووو منم گشنمه الان میرم یه چیزی درست میکنم
+خب برو پیتزا رو بزار تو ماکروفر گرم بشه
ــ باش
+منکه خیلی گشنمه اول ساندویچ هارو بیار بخوریم
ــ باش
رفتم پیتزا رو گزاشتم تو ماکروفر ساندویچ هارو برداشتم رفتم اتاق
#امیر
نرگس ساندوچ هارو اورد رو تخت نشست
+امیر
ــ جانم
+رهام حتما گفت که خیلی بچم بخاطر یه همچین چیزی قهر کردم نـه؟؟
ــ نـه رهام چیزی نگفت ولی فاطمه گفت از همون بچگی وقتی دعوا میکردی لب به غذا نمیزد
+خوبه فاطمه دیگه چی مونده بهتون نگفته😒😒
ــ کجا میری
+خیلی فلفلیه ساندویچ میخوام برم اب بیارم
ــ اها راستی نرگس سس و نوشابه از یخچال بیار
+اوکی
ــ 💋
+بفرما اینم سفارشات
ــ دوباره کجا میری؟
+میرم پیتزا رو بیارم دیگه
ــ اها باش
#پارت۱۶
#نرگس
دمپایی برداشتم و وحشیانه سمت فاطمه رفتم اونم جاخالی داد و فرار کرد دهـ بار کل خونرو دنبالش کردم دیگهـ خستهـ شدم دمپایی سمتش پرت کردم
جا خالی داد خورد به رهام
ــ ای وای😱
رهام:😠😠
ــ😠😔
با ناراحتی میرم تو اتاق درو محکم میبندم اینجا امیر شروعـ میکنه به خوندن
+هربار این درو محکم نبند نرو
ــ امیـــــر بیشتر به اعصابم نرین😡😡😡😡
+اوه اوه بانو عصبی شدن
من هیچ جوابی ندادم با عصبانیت لباس خوابمو پوشیدم و خودمو انداختم رو تخت سرمو گزاشتم رو بالشت
+نرگـــسم بیا شام بخور
ــ نمیخوام
+نرگـــــــــــــــــــــــس
ــ ...
+اصلا منم نمیخورم
ــ نخوا به من چه
+😞
فاطمه:نرگس دیگه بیا بچه که نیستی
ــ تو هم بچه نیستی که هرچی ورد زبونت میاد میگی😡😡😡
+خب ببخشید اشتباه کردم ابجی جان بیا جان امیر
ــ قسمم نده
+نرگس بیا دیگه از اون پیتزا هاست که خیلی دوست داری
ــ ن.م.ی.خ.وا.م امشب کوفتی کنم
همینجوری خودش و امیر ادامه دادن به اصرار کردن و امیر همش میگفت بخدا لب به غذا نمیزنم اگه نیای من هم اهمیت نمیدم
بلاخره خوابم برد...، نصف شبی احساس کردم یه چیزی رومه بیدار شدم
ــ اَه این فاطمه بازم بغلم کرده و خوابیده
دستم رو گزاشتم رو سینه هاش و هولش دادم اووو این کی اینقد سنگین شدی دوباره هولش دادم وااا این سینه هاش کجا رفتن تا خوب نگاش میکنم یا ابلفضل این این که امــــــــــیره😱😱این تو بغل من چکار میکنه😳😳😳😳
ــ امیـــــــــــر امیـــر
+جـانم😴
ــ بلند شو ببینم
+چـرا
ــ تو بغل من چکار میکنی ما گه محرم نیستیم
+خب😴
ــ خب به جمالت بلند شو
امیر رو تخت نشست
+گشنمه
ــ مگه شام نخوردی؟
+نـه من که قسم خوردم بدون تو نمیخورم
ــ اووو منم گشنمه الان میرم یه چیزی درست میکنم
+خب برو پیتزا رو بزار تو ماکروفر گرم بشه
ــ باش
+منکه خیلی گشنمه اول ساندویچ هارو بیار بخوریم
ــ باش
رفتم پیتزا رو گزاشتم تو ماکروفر ساندویچ هارو برداشتم رفتم اتاق
#امیر
نرگس ساندوچ هارو اورد رو تخت نشست
+امیر
ــ جانم
+رهام حتما گفت که خیلی بچم بخاطر یه همچین چیزی قهر کردم نـه؟؟
ــ نـه رهام چیزی نگفت ولی فاطمه گفت از همون بچگی وقتی دعوا میکردی لب به غذا نمیزد
+خوبه فاطمه دیگه چی مونده بهتون نگفته😒😒
ــ کجا میری
+خیلی فلفلیه ساندویچ میخوام برم اب بیارم
ــ اها راستی نرگس سس و نوشابه از یخچال بیار
+اوکی
ــ 💋
+بفرما اینم سفارشات
ــ دوباره کجا میری؟
+میرم پیتزا رو بیارم دیگه
ــ اها باش
۷.۰k
۱۸ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.