سیاهه میرود چشمانم
سیاهه میرود چشمانم
شدم بیابان نشین
تک وتنها بے دست وپا
به دنبال دستِ نوازشم،فقط همین
اگرچه دارم فراوان سخن
ولے چه فایده ڪه مُهرِ سڪوت
خورده بر لبم که خاموشم اینچنین
بودم همچون اسبے تیزپاودوان
حالا شدم اُفتان وخیزان
تو رفتے و زِهِجرَت شدم غمگین
نیستی غم آمده ریشه دوانده ،در وجودم
چون سرطان،
اے دلم، شرمگینم شرمگین
هوای حوصله ام شده ابری دوچشمم سیلِ باران
دربسترِ مرگم،ای درمانگرِ دردم
کجایی بیا حالَم ببین
ندارم طاقت دوری
دردِ من، فقط،باتو، میشود درمان 😔 ✌
#مینابها
🎀 @ghamkadehminaa 🎀
شدم بیابان نشین
تک وتنها بے دست وپا
به دنبال دستِ نوازشم،فقط همین
اگرچه دارم فراوان سخن
ولے چه فایده ڪه مُهرِ سڪوت
خورده بر لبم که خاموشم اینچنین
بودم همچون اسبے تیزپاودوان
حالا شدم اُفتان وخیزان
تو رفتے و زِهِجرَت شدم غمگین
نیستی غم آمده ریشه دوانده ،در وجودم
چون سرطان،
اے دلم، شرمگینم شرمگین
هوای حوصله ام شده ابری دوچشمم سیلِ باران
دربسترِ مرگم،ای درمانگرِ دردم
کجایی بیا حالَم ببین
ندارم طاقت دوری
دردِ من، فقط،باتو، میشود درمان 😔 ✌
#مینابها
🎀 @ghamkadehminaa 🎀
۱.۷k
۰۳ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.