داستان امشب آقای همسایه

داستان امشب آقای همسایه..



ﺁﻗﻮ ﻣﺎ ﻳﻪ ﺳﺎﻝ ﺭﻭﺯ ﺯﻥ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﮔﻠﻔﺮﻭﺷﻲ ﺑﻪ ﺁﻗﻮﻱﮔﻠﻔﺮﻭﺵ ﮔﻔﺘﻴﻢ ﻟﻄﻔﺎٌ ﻳﻪ ﮔﻠﻲ ﺑﺪﻳﻦ ﮐﻪ ﻋﻤﻖ ﻋﺸﻖﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻩ ﺭﻓﺖ ﻳﻪ ﮔﻞ ﭘﮋﻣﺮﺩﻩ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﺁﻭﺭﺩ !
ﮔﻔﺘﻴﻢ ﮐﺎﮐﻮ ﺍﻳﻦ ﭼﻴﻪ؟
ﮔﻔﺖ ﺍﻳﻦ ﮔﻞ ﻓﻘﻂ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﻭﻡ ﻣﻴﺎﺭﻩ،
ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﺷﻤﺎﺭﻭ تا ﺣﺎﻻ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻧﺪﻳﺪﻡ،
ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻘﻂ ﺭﻭﺯ ﺯﻥ ﻣﻴﺎﻱ ﺑﺮﺍ ﺧﺎﻧﻮﻣﺖ ﮔﻞ ﻣﻴﺨﺮﻱ ﻳﻌﻨﻲ ﻋﻤﻖ ﻋﺸﻘﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﺖ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻫﻤﻴﻦ ﮔﻞ ﻳﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺳﺖ !
ﺁﻗﻮ ﻣﺎ ﻣﺘﺤﻮﻝ ﺷﺪﻳﻢ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﺵ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺮﺍ ﺯﻧﻤﻮﻥ ﮔﻞ ﺧﺮﻳﺪﻳﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 2 ﻣﺎﻩ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺷﮏ ﮐﺮﺩ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﺣﺘﻤﺎٌ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻳﻪ ﮔﻨﺪﻱ ﻣﻴﺰﻧﻴﻢ ﮐﻪ ﺍﻧﻘﺪ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻳﻢ
ﺭﻓﺖ ﻣﻬﺮﻳﻪ ﺵ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺍﺟﺮﺍ...
ﻣﺎ 48ﺳﺎﻝ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﺣﺒﺲ!
ﻫﺎ ﻫﺎ ﻫﺎ ﻫﺎ ...
ﮐﻼٌ ﺳﻌﻲ ﮐﻨﻴﻦ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺩﺭﺯﻧﺪﮔﻴﺘﻮﻥ ﺑﺎﺷﻌﻮﺭ ﻧﺸﻴﻦ،ﺑﻘﻴﻪ ﺷﻌﻮﺭﺷﻮ ﻧﺪﺍﺭﻥ !



دیدگاه ها (۵)

#بریده_کتاب_امشبقلب،خاک خوبی دارد. در برابر هر دانه که در ان...

زن فرعون تصمیم گرفت که عوض شود،و پسر نوح تصمیمی برای عوض شدن...

ساکنان توکیو به تازگی با صبورترین مالک حیوانات خانگی در جهان...

تصاویر برگزیده مسابقات عکس نشنال جئوگرافیک..#هنرعکاسی#طبیعت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط