رمان اشفتگی
رمان اشفتگی
شخصیت: کیم ا.ت /رانیا/و اعضای بی تی اس
نویسنده: ادجیمین
خلاصه داستان: من کیم ا. ت هستم 18سالم مامان و بابام سه سال پیش مردن و تنها زندگی میکنم یه داداش دارم به اسم جیمین اون سه سال پیش که مامان بابامون مردن از پیشم رفت و از اون موقع دیگه خبری ازش ندارم و یه دوست صمیمیم به اسم رانیا دارم که از وقتی که بچه بودم باهم دوستیم
سلام من مین یونگی هستم 19سالم 2ساله که مامان بابام ازهم طلاق گرفته و من هم با دوست صمیمیم پارک جیمین زندگی میکنم
شخصیت: کیم ا.ت /رانیا/و اعضای بی تی اس
نویسنده: ادجیمین
خلاصه داستان: من کیم ا. ت هستم 18سالم مامان و بابام سه سال پیش مردن و تنها زندگی میکنم یه داداش دارم به اسم جیمین اون سه سال پیش که مامان بابامون مردن از پیشم رفت و از اون موقع دیگه خبری ازش ندارم و یه دوست صمیمیم به اسم رانیا دارم که از وقتی که بچه بودم باهم دوستیم
سلام من مین یونگی هستم 19سالم 2ساله که مامان بابام ازهم طلاق گرفته و من هم با دوست صمیمیم پارک جیمین زندگی میکنم
۳.۰k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.