عشق دارک من فصل 2 پارت اول
عشق دارک من فصل 2 پارت اول
بچه ها یکی میگه یک یکی میگه دو یکی میگه سه بازم نظر هاتون رو بگین هرکدوم بیشتر بود اون رو میزارم
خوب بریم ادا مه ی فیک
3 سال بعد
کوک، مثل همیشه از شرکت اومدم اما امروز با یکی شریک شدم خودش نیو مده بود گفت فردا میاد اما فرداهم سالگرد ات هس..... خوب من بهش میگم عیبی نداره که
رسیدم خونه رفتم ی دوش 10 مینی گرفتم اومدم موهام رو خوش کردم لباس های راحتی پوشیدم و غذام و خوردم و یوهووووووو
خواب گرفتم خوابیدم خیلیییی خوابم میومد فردا شرکت تعطیل بود اما با شریک جدیدم تو رستوران (هرچی حالا خودتون دوس دارین) قرار دارم..... حالا ولش بگیرم بخوابم که از بیخوابی مردم
پرش به صبح
ویو کوک
از خواب پاشدم دیدم ساعت 1 و نیم بعدظهر آخيش شششششش بلخره ی خواب درست و حسابی کردممم
من ساعت 6 و نیم بعدظهر با شریکم قرار دارم
رفتم حموم ی دوش 20 مینی کردم اومدم بیرون لباس هام رو پوشیدم و موهام رو مرتب کردم
بریم که ی غذا بخوریم
پرش به ساعت 3 و نیم بعد ظهر
کوک، خوب امروز بوکس و دفاع شخصی دارم برم حاضر شم
خوب آماده شدم دیگه ساعت و نگا کردم 4 بود خوبه بریم به سمت باشگاه
پرش تو باشگاه
کوک، سلام استاد دیر که نکردم
استاد، نه برو زود لباس هات رو درار امروز حریف جدید و سرسختی داری یکی از فنی ترین بازی کنان کشورمون هس
کوک، باش رفتم لباس هام رو با لباسای دفاع شخصیم عوض کردم و تمامممم بریم بیرون ببینیم این حریف جدید و سرسختمون کیه.......... خوب استاد من آماده ام ....واستا بینم این که دختره...... ولی چرا نقاب زده
استاد، باش.... بیایین رو به روی هم وایسین...... ....... چاریوت...... کیومره..... و........ شروع
کوک، خوب دستش رو میگیرم و ضارت ریدم خودم افتادم😐
حریف کوک، خوب حالا از اینجا و بوممم خابوندمش
پرش به بعد بازی
کوک، هی هی هی هی (مثلا تند تند نفس می کشه) آب قوب قوب قوب قوب قوب قوب قوب(آب داره میخوره😑)
حریف کوک، از اون چیزی که فکر میکردم راحتر شکست خوردی😏
کوک، من فقط امروز رو حوصله نداشتم دفعات بعد میبینی
حریف کوک، خواهیم دید آقای جعون
کوک، واستا بینم این فامیلی من رو از کجا میدونه(تو دلش) چرا صداش آنقدر شبیح ات هس
دلم برا صورت و صداها ش تنگ شده😔
ساعت رو دیدم اوووووو ساعت که 6 بعدظهر ه من ساعت 6 و نیم با شریکم قرار دارم.... بدووووووو
رفتم خونه ی دوش 20 مینی گرفتم اومدم موهام رو خوش کردم و ی کت و شروار مشکی شیک پوشیدم و عطرم رو هم زدم و تموم شد ساعت 6 و نیم بود
سریع سوار ماشین شدم و به سمت رستوران حرکت کردم
وقتی رسیدم اونجا میدونستم کدوم میز برا ما هس اما بزار دقیقتر ببینم اون... اون... اون ی زن که خیلیییی شباحت به ات داره اونجاس با این تفاوت که موهاش کوتاه و پیرسینگ های زیادی داره
رفتم جلو و
کوک، سلام شما شریک جدید
بچه ها یکی میگه یک یکی میگه دو یکی میگه سه بازم نظر هاتون رو بگین هرکدوم بیشتر بود اون رو میزارم
خوب بریم ادا مه ی فیک
3 سال بعد
کوک، مثل همیشه از شرکت اومدم اما امروز با یکی شریک شدم خودش نیو مده بود گفت فردا میاد اما فرداهم سالگرد ات هس..... خوب من بهش میگم عیبی نداره که
رسیدم خونه رفتم ی دوش 10 مینی گرفتم اومدم موهام رو خوش کردم لباس های راحتی پوشیدم و غذام و خوردم و یوهووووووو
خواب گرفتم خوابیدم خیلیییی خوابم میومد فردا شرکت تعطیل بود اما با شریک جدیدم تو رستوران (هرچی حالا خودتون دوس دارین) قرار دارم..... حالا ولش بگیرم بخوابم که از بیخوابی مردم
پرش به صبح
ویو کوک
از خواب پاشدم دیدم ساعت 1 و نیم بعدظهر آخيش شششششش بلخره ی خواب درست و حسابی کردممم
من ساعت 6 و نیم بعدظهر با شریکم قرار دارم
رفتم حموم ی دوش 20 مینی کردم اومدم بیرون لباس هام رو پوشیدم و موهام رو مرتب کردم
بریم که ی غذا بخوریم
پرش به ساعت 3 و نیم بعد ظهر
کوک، خوب امروز بوکس و دفاع شخصی دارم برم حاضر شم
خوب آماده شدم دیگه ساعت و نگا کردم 4 بود خوبه بریم به سمت باشگاه
پرش تو باشگاه
کوک، سلام استاد دیر که نکردم
استاد، نه برو زود لباس هات رو درار امروز حریف جدید و سرسختی داری یکی از فنی ترین بازی کنان کشورمون هس
کوک، باش رفتم لباس هام رو با لباسای دفاع شخصیم عوض کردم و تمامممم بریم بیرون ببینیم این حریف جدید و سرسختمون کیه.......... خوب استاد من آماده ام ....واستا بینم این که دختره...... ولی چرا نقاب زده
استاد، باش.... بیایین رو به روی هم وایسین...... ....... چاریوت...... کیومره..... و........ شروع
کوک، خوب دستش رو میگیرم و ضارت ریدم خودم افتادم😐
حریف کوک، خوب حالا از اینجا و بوممم خابوندمش
پرش به بعد بازی
کوک، هی هی هی هی (مثلا تند تند نفس می کشه) آب قوب قوب قوب قوب قوب قوب قوب(آب داره میخوره😑)
حریف کوک، از اون چیزی که فکر میکردم راحتر شکست خوردی😏
کوک، من فقط امروز رو حوصله نداشتم دفعات بعد میبینی
حریف کوک، خواهیم دید آقای جعون
کوک، واستا بینم این فامیلی من رو از کجا میدونه(تو دلش) چرا صداش آنقدر شبیح ات هس
دلم برا صورت و صداها ش تنگ شده😔
ساعت رو دیدم اوووووو ساعت که 6 بعدظهر ه من ساعت 6 و نیم با شریکم قرار دارم.... بدووووووو
رفتم خونه ی دوش 20 مینی گرفتم اومدم موهام رو خوش کردم و ی کت و شروار مشکی شیک پوشیدم و عطرم رو هم زدم و تموم شد ساعت 6 و نیم بود
سریع سوار ماشین شدم و به سمت رستوران حرکت کردم
وقتی رسیدم اونجا میدونستم کدوم میز برا ما هس اما بزار دقیقتر ببینم اون... اون... اون ی زن که خیلیییی شباحت به ات داره اونجاس با این تفاوت که موهاش کوتاه و پیرسینگ های زیادی داره
رفتم جلو و
کوک، سلام شما شریک جدید
۴.۵k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.