نهههههههههههه
نهههههههههههه
نهههههههههههههههههه
اینا که ماشینا ی خانواده پدریم ِیعنی از آمریکا برگشتن
زود از علی آقا خداحافظی کردم
در خونه رو باز کردم بله همه هستن
بابابزرگم و مامان بزرگم و عمو عمادم و عمه ماهور و( رزاورایان ورامسین دختروپسر عمه هام ا اون کو
+ مهرانا امدی
یا خدا من با لباس مدرسه پیش اینا نمیام زود از پله های استراری بالا رفتم در اتاقم رو باز کردم و زود مانتو مو در آوردم تا خواستم تاپم رو در بیارم که
_ مهرانا من اینجام درنیار اون بی صاحاب
+ کارن تو این جا چه علفی می خوری
_ درست صحبت کن آمدم تو اتاقت استراحت کنم که
+اولااین خونه حدودا ۵ تا اتاق خواب داره اومدی تو اتاق من
دوما میمردی یه اهمی و اوهمی کنی
_ اولا برای این آمدم تو اتاقت که تخت کنار پریز برق منم می خواستم هم استراحت کنم هم با گوشیم ور برم که شارژش تموم شد دوما این قدر زود لباس تو درآوردی که من فرصت نکردم اهمی واهومی بکنم
+ خوب باشه حالا لش بیرون که میخوام لباسامو عوض کنم
_ لش بیرون یعنی چی؟
+ یعنی .... برو .......گمشو ......بیرون
_ بی ادب من رفتم
+ رفتی...به سلامت.....درم ....پشت سرت ببند
رفت بیرون ومنم لباسا مو عوض کردن( عکسشو گذاشتم )
رفتم دستشویی و بعد از کار های مربوطه بیرون آمدم
و رفتم پایین و یک سلام بلند بالایی دادم
که یک دفعه یکی منو از پشت سر بغلم کرد
+ هرکی هستی له شدم
_ مهرانا دلم برات تنگ شده بود
+ اِ رامسین تویی
_ نه پس روحم
محکم تر بغلم کرد
+ رامسین تو رو جون ننت ولم کن
ولم کرد
_ وای مهرانا دلم برات تنگ شده بود
گونشو بوسیدم و گفتم :
منم دلم برات تنگ شده بود
اونم گونم رو بوسید و وگفت:
فدای دل مهربونت
( دوستان گل لطفا نظر بدین )😚 😚 😊 😊 😉 😉
نهههههههههههههههههه
اینا که ماشینا ی خانواده پدریم ِیعنی از آمریکا برگشتن
زود از علی آقا خداحافظی کردم
در خونه رو باز کردم بله همه هستن
بابابزرگم و مامان بزرگم و عمو عمادم و عمه ماهور و( رزاورایان ورامسین دختروپسر عمه هام ا اون کو
+ مهرانا امدی
یا خدا من با لباس مدرسه پیش اینا نمیام زود از پله های استراری بالا رفتم در اتاقم رو باز کردم و زود مانتو مو در آوردم تا خواستم تاپم رو در بیارم که
_ مهرانا من اینجام درنیار اون بی صاحاب
+ کارن تو این جا چه علفی می خوری
_ درست صحبت کن آمدم تو اتاقت استراحت کنم که
+اولااین خونه حدودا ۵ تا اتاق خواب داره اومدی تو اتاق من
دوما میمردی یه اهمی و اوهمی کنی
_ اولا برای این آمدم تو اتاقت که تخت کنار پریز برق منم می خواستم هم استراحت کنم هم با گوشیم ور برم که شارژش تموم شد دوما این قدر زود لباس تو درآوردی که من فرصت نکردم اهمی واهومی بکنم
+ خوب باشه حالا لش بیرون که میخوام لباسامو عوض کنم
_ لش بیرون یعنی چی؟
+ یعنی .... برو .......گمشو ......بیرون
_ بی ادب من رفتم
+ رفتی...به سلامت.....درم ....پشت سرت ببند
رفت بیرون ومنم لباسا مو عوض کردن( عکسشو گذاشتم )
رفتم دستشویی و بعد از کار های مربوطه بیرون آمدم
و رفتم پایین و یک سلام بلند بالایی دادم
که یک دفعه یکی منو از پشت سر بغلم کرد
+ هرکی هستی له شدم
_ مهرانا دلم برات تنگ شده بود
+ اِ رامسین تویی
_ نه پس روحم
محکم تر بغلم کرد
+ رامسین تو رو جون ننت ولم کن
ولم کرد
_ وای مهرانا دلم برات تنگ شده بود
گونشو بوسیدم و گفتم :
منم دلم برات تنگ شده بود
اونم گونم رو بوسید و وگفت:
فدای دل مهربونت
( دوستان گل لطفا نظر بدین )😚 😚 😊 😊 😉 😉
۵.۱k
۰۲ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.