دوباره ساز دلم را کوک کرده ام

دوباره ساز دلم را کوک کرده ام
شروع کردم به نواختن ...
به "دو"رسیدم و دوست داشتنت تپش قلبم را به شماره انداخت !
به "ر"رسیدم و رقص کنان گرد چشمانت چرخیدم؛
می"شدم ومِی خوردم"
به "فا"رسیدم و فاصله ها را به یاد آوردم
"سل" شدم و سلانه سلانه افتادن از چشمانت را دیدم؛
"سی"دوباره سیمای زیبایت را به یادم آورد؛
تلو تلو کنان افتادم و صدا شدم و برای هزارمین بار عشقت را سر دادم ...
دیدگاه ها (۲)

دلم می خواهد #بودنت مثل #قصهٔ روز و شب باشد...! #ابدیهرگز تم...

جز آستانِ توام در جهان پناهی نیست... #حافظ

خدا کند یک اتفاق خوب بیفتد وسط زندگی مان آری همین جاوسط بی ح...

از خواب صبح، دل خواهم کنداگر صدای توهر روزجای ساعتعاشقانه در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط