یه فیک کوتاه....
های گایز این یه فیک کوتاهه
و لطفا گزارش نکنید و اگه مشکلی دارید با این پست لطفا به خودم پیام بدید.
+کرولی
-آزیرافیل
×همسایه
ساعت تقریبا ۱۲ شب بود
که صدای تق تق در تو کل ساختمون پیچید
+عاهه میبینی فرشته...وسط چه کاری مزاحم میشن!
کرولی از روی آزیرافیل بلند شد و به طبقه ی پایین رفت
و در رو باز کرد و با چهره ی پوکرش به طرف مقابل خیره شد
+امرتون؟
× آه سلام آقا .... من همسایه ی جدیدتون هستم شیفر....ببخشید رک هستم ولی صدای رابطتون خیلی بلنده ...میشه آروم تر زنتون رو بک.نید؟
+زنم؟
در همین حین آزیرافیل در حال بستن دکمه هاش کنار کرولی ایستاد
-اوه سلام آقای شیفر
×سلام آقای فل
آقای شیفر با لبخند به آزیرافیل نگاه می کرد تا اینکه چشمش به کمربند باز کرولی و دکمه های باز آزیرافیل افتاد..... همینطوری به اون ها خیره شده بود...
×تری.صام؟(با شوک)
کرولی با پوزخند شیطانی گفت:
+اگه توعم بیای....می تونیم
-هعی...بس کن کرولی....به اون توجه نکن(رو به آقای شیفر)
آزیرافیل دستش رو براش جلو آورد و با لبخندی شیرین نگاش می کرد
آقای شیفر نگاهی به دست آزیرافیل انداخت و بعد کرولی
×عامم فکر کنم زنم صدام می کنه شاید بهتر باشه من برم
+آرهع صدات می کنه
×آره خداحافظ
آقای شیفر سریع از راه پله بالا رفت و منتظر اومدن آسانسور نموند
آزیرافیل زودتر از کرولی اومد داخل
-مشکلش چی بود؟ (با ناراحتی)
+مگه اهمیتی داره؟
-عاممم
کرولی در رو بست و اومد داخل
+خب کجا بودیم فرشته؟..
امیدوارم لذت برده باشید.😁
#Good_omen
#Crowley
#Aziraphale #کرولی #آزیرافیل #گوداومنز
#فال_نیک
#دیوید_تننت #مایکل_شین #david_tennant
#Michael_Sheen #فن_فیک #فن_فیک_گوداومنز
#اسمات #وانشات
و لطفا گزارش نکنید و اگه مشکلی دارید با این پست لطفا به خودم پیام بدید.
+کرولی
-آزیرافیل
×همسایه
ساعت تقریبا ۱۲ شب بود
که صدای تق تق در تو کل ساختمون پیچید
+عاهه میبینی فرشته...وسط چه کاری مزاحم میشن!
کرولی از روی آزیرافیل بلند شد و به طبقه ی پایین رفت
و در رو باز کرد و با چهره ی پوکرش به طرف مقابل خیره شد
+امرتون؟
× آه سلام آقا .... من همسایه ی جدیدتون هستم شیفر....ببخشید رک هستم ولی صدای رابطتون خیلی بلنده ...میشه آروم تر زنتون رو بک.نید؟
+زنم؟
در همین حین آزیرافیل در حال بستن دکمه هاش کنار کرولی ایستاد
-اوه سلام آقای شیفر
×سلام آقای فل
آقای شیفر با لبخند به آزیرافیل نگاه می کرد تا اینکه چشمش به کمربند باز کرولی و دکمه های باز آزیرافیل افتاد..... همینطوری به اون ها خیره شده بود...
×تری.صام؟(با شوک)
کرولی با پوزخند شیطانی گفت:
+اگه توعم بیای....می تونیم
-هعی...بس کن کرولی....به اون توجه نکن(رو به آقای شیفر)
آزیرافیل دستش رو براش جلو آورد و با لبخندی شیرین نگاش می کرد
آقای شیفر نگاهی به دست آزیرافیل انداخت و بعد کرولی
×عامم فکر کنم زنم صدام می کنه شاید بهتر باشه من برم
+آرهع صدات می کنه
×آره خداحافظ
آقای شیفر سریع از راه پله بالا رفت و منتظر اومدن آسانسور نموند
آزیرافیل زودتر از کرولی اومد داخل
-مشکلش چی بود؟ (با ناراحتی)
+مگه اهمیتی داره؟
-عاممم
کرولی در رو بست و اومد داخل
+خب کجا بودیم فرشته؟..
امیدوارم لذت برده باشید.😁
#Good_omen
#Crowley
#Aziraphale #کرولی #آزیرافیل #گوداومنز
#فال_نیک
#دیوید_تننت #مایکل_شین #david_tennant
#Michael_Sheen #فن_فیک #فن_فیک_گوداومنز
#اسمات #وانشات
۱.۹k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.