مثل روشن کردن کبریت در خرمن خطاست
مثل روشن کردن کبریت در خرمن خطاست
رخنه چیزی به نام عاشقی در من خطاست
در جدل با غصهها چندیست پا پس میکشم
جنگ از هر حیث با هر چیز روئین تن خطاست
گاه احساسی خدایی کار دستت میدهد
دیدن هر معضلی از چشم اهریمن خطاست
روح را با قصد پوشاندن به جان دیگری
چون لباس کهنهای از تن در آوردن خطاست
یار وقتی که ندارد سر نخ احساس را
مهر ورزیدن به او قد سر سوزن خطاست
زیر پای سرو جای بید مجنون نیست نه
پیش تندیس غرور افتادگی کردن خطاست
#جواد_منفرد
مثل روشن کردن کبریت در خرمن خطاست
رخنه چیزی به نام عاشقی در من خطاست
در جدل با غصهها چندیست پا پس میکشم
جنگ از هر حیث با هر چیز روئین تن خطاست
گاه احساسی خدایی کار دستت میدهد
دیدن هر معضلی از چشم اهریمن خطاست
روح را با قصد پوشاندن به جان دیگری
چون لباس کهنهای از تن در آوردن خطاست
یار وقتی که ندارد سر نخ احساس را
مهر ورزیدن به او قد سر سوزن خطاست
زیر پای سرو جای بید مجنون نیست نه
پیش تندیس غرور افتادگی کردن خطاست
#جواد_منفرد
۷۰۸
۲۹ تیر ۱۴۰۰