هر نالهای که عاشق بیمار میکشد

هر ناله‌ای که عاشق بیمار می‌کشد
آتش به سینه‌های گرفتار می‌کشد

گفتم که مختصر بنویسم فراق چیست
اما همیشه کار به طومار می‌کشد

سنگم مزن! که شیشه‌ی شفاف قلب من
حتی نوازشی شود، آزار می‌کشد

باور نداشتیم که این قهرِ بی‌دلیل
بین من و تو یک‌شبه دیوار می‌کشد

یک عمر گریه راه به جایی نبرد و حال
چشمی که نیست، حسرت دیدار می‌کشد

#حسین_دهلوی
دیدگاه ها (۱)

بوی بهشت می شِنوم از صدای تونازکتر از گل است، گلِ گونه های ت...

کنار امن کجا ، کشتی شکسته کجا  کجا گریزم از اینجا به پای بست...

آن دل که تو دیده‌ای زغم خون شدو رفتوز دیدهٔ خون گرفته بیرون ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط