خاطره ای از شهید جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان
خاطره ای از شهید جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان
خرماگرفته بود دستش
به تک تک بچه ها تعارف میکرد.
گفتم:مرسی
گفت:چی گفتی؟
گفتم:مرسی
ایستاد و گفت: دیگه نگو مرسی؛
بگو خدا پدر مادرتو بیامرزه.
شبیه شهدا باشم
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خرماگرفته بود دستش
به تک تک بچه ها تعارف میکرد.
گفتم:مرسی
گفت:چی گفتی؟
گفتم:مرسی
ایستاد و گفت: دیگه نگو مرسی؛
بگو خدا پدر مادرتو بیامرزه.
شبیه شهدا باشم
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
۱.۷k
۰۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.