^فیک جونگکوک^
^فیک جونگکوک^
{فصل سوم}
[ازدواج سیاه و سفید]
*خلاصه ای از فصل سوم*
_______
اویی: زود باش...هر چه سریع تر میرسن...
......
سوآ: فردا شب باغ شکوفه...میبینمت...
......
کوک: پرنسس میونگ از جزایر شرقی...
......
باک: کارشو امشب تموم کنیم؟
......
میونگ: میبینی؟ اون برای ملاقات با من اینجاست...
......
ا.ت: گفتم که...اینجا میدون جنگه پرنسس...منم مجبور به حذف مهره های اضافم...
......
اویی: ا...اش...اشتباه من بود....
......
کوک: ماجرا تموم شد...
......
شوگا: متاسفم
......
#ادامه_دارد
و من خلاصه ای ازش رو گذاشتم...😅
میخواید ادامه بدم؟
5 نظر مثبت مثل دیشب براش کافیه🥲😉
{فصل سوم}
[ازدواج سیاه و سفید]
*خلاصه ای از فصل سوم*
_______
اویی: زود باش...هر چه سریع تر میرسن...
......
سوآ: فردا شب باغ شکوفه...میبینمت...
......
کوک: پرنسس میونگ از جزایر شرقی...
......
باک: کارشو امشب تموم کنیم؟
......
میونگ: میبینی؟ اون برای ملاقات با من اینجاست...
......
ا.ت: گفتم که...اینجا میدون جنگه پرنسس...منم مجبور به حذف مهره های اضافم...
......
اویی: ا...اش...اشتباه من بود....
......
کوک: ماجرا تموم شد...
......
شوگا: متاسفم
......
#ادامه_دارد
و من خلاصه ای ازش رو گذاشتم...😅
میخواید ادامه بدم؟
5 نظر مثبت مثل دیشب براش کافیه🥲😉
۳.۸k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.