اینبار دخیلم را به دستان پیرمرد دوره گردی خواهم بست که تم

اینبار دخیلم را به دستان پیرمرد دوره گردی خواهم بست که تمام روزهای زندگی اش را در آوارگی گذرانده !
و همه ی عمر عزاداری ام را به دختربچه ی گل فروشی اختصاص خواهم داد که روزهای کودکی اش قربانی سهل انگاری های جامعه شده!
و خیراتم را نذر آن فاحشه ی فقیری خواهم کرد که بخاطر فرزند کوچکش سالها تن فروخته وهنوز چشمانش به دستان کثیف نامحرمان دوخته شده!
و دعایم بدرقه ی روزه دارانی که فقط گرسنگی را تحمل میکنند....
دیدگاه ها (۱)

اینم پسر من

ای انسان خفته در عصر سنگیبیدارشوبیدارشوومحتویات بیهوده ذهنت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط