هاپو کوچولو
هاپو کوچولو
𝑃𝐴𝑅𝑇 :𝟒
[ʟᴀʀᴀ]
و سیاهی مطلق...
[ᴛᴇʜʏᴏɴɢ]
داشتم با ماشین به سمت خونه که به یکی جلوم برخورد کردم قیافه ی آشنایی داشت
به هر حال بردمش بیمارستان
تو فکر این بودم ک کجا دیدمش چیشد ک به این روز افتادو... (میدونم فک کردینتهیونگه)
تو همین فکرا بودم ک صدام زدن
پرستار:نسبتتون با بیمار چیه
الان باید چی میگفتممممم
تهیونگ:برادرشم
پرستار:اها خانم لارا بهوش اومدن میتونید برید ببینیدشون
تهیونگ:باشه ممنون
هوم پس اسمش لاراست
به سمت اتاق لارا حرکت کردم
[ʟᴀʀᴀ]
چشمامو باز کردم دیدم تکیه بیمارستانم
کی منو اورده؟
چجوری اورده؟
همون مرده ک بم زده بوده؟
و......
در باز شد
تهیونگ:سلام من کیم تهیونگم
لارا:منم لارا هستم خوشبختم
تهیونگ:منم همینطور
لارا:شما منو اوردین اینجا؟
تهیونگ: آره
لارا: اها
تهیونگ:چیزی از قیافه ی اون شخص ک بهتون زد یادتون هست؟
لارا: نه یادم نیست
لارا:شما پُلیسید؟
تهیونگ: نه ولی شرکتی ک توش کار میکنم در مورد پرونده های پلیسیعه گفتم شاید بتونم کمکتون کنم
لارا:اها
گوشیمو برداشتم رفتم توش که ب یچیزی برخوردم
گوشیم خودکار عکس گرفته!
اونم از راننده ی همون ماشینه ک زده بهم
لاره:ببخشید آقای کیم مثله اینکه دستم خورده بود و از اون ماشین عکس گرفتم و راننده تویه عکس تقریبا معلومه
تهیونگ:اوه امکانش هست که عکس رو ببینم
لارا:حتما
گوشیو دادم دستش ک یهو قیافش رفت تو هم
ی تشکر کرد و رفت
هوم بیخیال منم مرخص شدم دیگه پاشم برم
[ᴛᴇʜʏᴏɴɢ]
تون نمیتونه همچین کاری کنه
اون رانندگیش حرف نداره امکان نداره ناخواسته باشه
ولی اون همچین آدمی نیست.........
ببخشید ک کم و یا بد بود سعی میکنم بهتر بنویسم
𝑃𝐴𝑅𝑇 :𝟒
[ʟᴀʀᴀ]
و سیاهی مطلق...
[ᴛᴇʜʏᴏɴɢ]
داشتم با ماشین به سمت خونه که به یکی جلوم برخورد کردم قیافه ی آشنایی داشت
به هر حال بردمش بیمارستان
تو فکر این بودم ک کجا دیدمش چیشد ک به این روز افتادو... (میدونم فک کردینتهیونگه)
تو همین فکرا بودم ک صدام زدن
پرستار:نسبتتون با بیمار چیه
الان باید چی میگفتممممم
تهیونگ:برادرشم
پرستار:اها خانم لارا بهوش اومدن میتونید برید ببینیدشون
تهیونگ:باشه ممنون
هوم پس اسمش لاراست
به سمت اتاق لارا حرکت کردم
[ʟᴀʀᴀ]
چشمامو باز کردم دیدم تکیه بیمارستانم
کی منو اورده؟
چجوری اورده؟
همون مرده ک بم زده بوده؟
و......
در باز شد
تهیونگ:سلام من کیم تهیونگم
لارا:منم لارا هستم خوشبختم
تهیونگ:منم همینطور
لارا:شما منو اوردین اینجا؟
تهیونگ: آره
لارا: اها
تهیونگ:چیزی از قیافه ی اون شخص ک بهتون زد یادتون هست؟
لارا: نه یادم نیست
لارا:شما پُلیسید؟
تهیونگ: نه ولی شرکتی ک توش کار میکنم در مورد پرونده های پلیسیعه گفتم شاید بتونم کمکتون کنم
لارا:اها
گوشیمو برداشتم رفتم توش که ب یچیزی برخوردم
گوشیم خودکار عکس گرفته!
اونم از راننده ی همون ماشینه ک زده بهم
لاره:ببخشید آقای کیم مثله اینکه دستم خورده بود و از اون ماشین عکس گرفتم و راننده تویه عکس تقریبا معلومه
تهیونگ:اوه امکانش هست که عکس رو ببینم
لارا:حتما
گوشیو دادم دستش ک یهو قیافش رفت تو هم
ی تشکر کرد و رفت
هوم بیخیال منم مرخص شدم دیگه پاشم برم
[ᴛᴇʜʏᴏɴɢ]
تون نمیتونه همچین کاری کنه
اون رانندگیش حرف نداره امکان نداره ناخواسته باشه
ولی اون همچین آدمی نیست.........
ببخشید ک کم و یا بد بود سعی میکنم بهتر بنویسم
۳.۷k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.