«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
🍁 این داستان واقعی که نوشتم در کلیپی هست منتهیٰ چون امکان کلیپ گذاری در برنامه نیست وقت گذاشتم براتون سخنان کلیپ رو تبدیل به متن کردم...
🎋 عزیزانی که پست هایی دارید که میدونین خدا راضی نیست آدم خودشو که نمیتونه گول بزنه...پاک کنید
🌴 بنده اینا رو میگم اگر خواستین عبرت بگیرین ، بگیرین ، اگر خواستین هدایت بشین ، بشین اگر بازم بی تفاوتین که دیگه چه میشه کرد خودتون میدونید و اعمالتون و جواب خداوند و روز حساب .
این جوان تعریف میکنه :
🍀 من جوان ۲۱ ساله هستم دوست من چندماه قبل در تصادفی فوت کرد انسان خوش اخلاقی بود همه دوسش داشتن همه ناراحت بودن بخاطر از دست دادنش برای همه غیر قابل باور بود به این زودی بمیره
🍀 بعد از مرگش بعد از چند هفته کابوس هایی من میدیدم که در قبر داشت میسوخت و عذاب میدید
🍀 والله عظیم (داره قسم میخوره) من در خواب از این خواب وحشتناک و کابوس ، خواب از چشمام گرفته میشد میترسیدم از خواب بلند میشدم... نمیدونستم جریان چیه..!
🍀 صداش ، آوازش ، ناله هایی که طلب کمک میکرد اینقدر ترسناک بود که نمیتونم تصورش کنم . چهرش خیلی وحشتناک شده بود در بیداری هم باز خوابم یادم میومد همش صدقه میدادم دعا میکردم تا شاید خدا عذابشو کم کنه ولی فایده نداشت و هرروز عذابش بیشتر و کابوسم وحشتناک تر میشد ..!
🍂 خواب میدیدم از گوش و دهان و زیر ناخنش خون چرکین خارج میشه منظره ای که امکان نداره من فراموش کنم
🍁 از خواب بیزار شدم نمیتونستم کاری کنم از این کابوسها میترسیدم بخوابم دعا میکردم صدقه میدادم پیش چند روحانی و مفسر اخلاق رفتم تا خواب من رو تفسیر کنند اما من بازم از تفسیر خواب اونها قانع و راحت نشدم
🌵 آرزو میکردم کاش این خواب فقط یک خواب باشه و کابوس تموم شه و رفیقم عذاب نبینه ... بعد چند روز باز خواب برگشت دو موجود بزرگ و جسم سنگین بزرگ اون رو میکشیدند در جایی دور که همه انسان ها داشتند عذاب میدیدند و جمجمه ها ریخته بود اونم عذاب میدید
🍂 در گوشش یه چیزی مانند جرم یا خون چرکین مانندی میریختند در یک گوشش میریختند در گوش دیگرش خارج میشد به این حد کفایت نمیکردند... سیخ آهنی داغی در گوشش میکردند در گوش دیگرش بیرون میزد
دستش داغ بود و عذاب و آتش در دستش مشخص بود الله رو گواه میگیرم (باز داره قسم میخوره) من هرچی میگم درسته
🎋 و این خوابو دیدم سوال کردم که فلانی چی شده این همه عذاب تو که انسان خوبی بودی تو که با پدر و مادرت خوب بودی تو که نماز میخوندی چه گناه بزرگی مرتکب شدی که مستحق این همه عذابی بگوو
✔ بالأخره گفت ! فلانی ت ....ادامه در پست بعد 🌹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
🍁 این داستان واقعی که نوشتم در کلیپی هست منتهیٰ چون امکان کلیپ گذاری در برنامه نیست وقت گذاشتم براتون سخنان کلیپ رو تبدیل به متن کردم...
🎋 عزیزانی که پست هایی دارید که میدونین خدا راضی نیست آدم خودشو که نمیتونه گول بزنه...پاک کنید
🌴 بنده اینا رو میگم اگر خواستین عبرت بگیرین ، بگیرین ، اگر خواستین هدایت بشین ، بشین اگر بازم بی تفاوتین که دیگه چه میشه کرد خودتون میدونید و اعمالتون و جواب خداوند و روز حساب .
این جوان تعریف میکنه :
🍀 من جوان ۲۱ ساله هستم دوست من چندماه قبل در تصادفی فوت کرد انسان خوش اخلاقی بود همه دوسش داشتن همه ناراحت بودن بخاطر از دست دادنش برای همه غیر قابل باور بود به این زودی بمیره
🍀 بعد از مرگش بعد از چند هفته کابوس هایی من میدیدم که در قبر داشت میسوخت و عذاب میدید
🍀 والله عظیم (داره قسم میخوره) من در خواب از این خواب وحشتناک و کابوس ، خواب از چشمام گرفته میشد میترسیدم از خواب بلند میشدم... نمیدونستم جریان چیه..!
🍀 صداش ، آوازش ، ناله هایی که طلب کمک میکرد اینقدر ترسناک بود که نمیتونم تصورش کنم . چهرش خیلی وحشتناک شده بود در بیداری هم باز خوابم یادم میومد همش صدقه میدادم دعا میکردم تا شاید خدا عذابشو کم کنه ولی فایده نداشت و هرروز عذابش بیشتر و کابوسم وحشتناک تر میشد ..!
🍂 خواب میدیدم از گوش و دهان و زیر ناخنش خون چرکین خارج میشه منظره ای که امکان نداره من فراموش کنم
🍁 از خواب بیزار شدم نمیتونستم کاری کنم از این کابوسها میترسیدم بخوابم دعا میکردم صدقه میدادم پیش چند روحانی و مفسر اخلاق رفتم تا خواب من رو تفسیر کنند اما من بازم از تفسیر خواب اونها قانع و راحت نشدم
🌵 آرزو میکردم کاش این خواب فقط یک خواب باشه و کابوس تموم شه و رفیقم عذاب نبینه ... بعد چند روز باز خواب برگشت دو موجود بزرگ و جسم سنگین بزرگ اون رو میکشیدند در جایی دور که همه انسان ها داشتند عذاب میدیدند و جمجمه ها ریخته بود اونم عذاب میدید
🍂 در گوشش یه چیزی مانند جرم یا خون چرکین مانندی میریختند در یک گوشش میریختند در گوش دیگرش خارج میشد به این حد کفایت نمیکردند... سیخ آهنی داغی در گوشش میکردند در گوش دیگرش بیرون میزد
دستش داغ بود و عذاب و آتش در دستش مشخص بود الله رو گواه میگیرم (باز داره قسم میخوره) من هرچی میگم درسته
🎋 و این خوابو دیدم سوال کردم که فلانی چی شده این همه عذاب تو که انسان خوبی بودی تو که با پدر و مادرت خوب بودی تو که نماز میخوندی چه گناه بزرگی مرتکب شدی که مستحق این همه عذابی بگوو
✔ بالأخره گفت ! فلانی ت ....ادامه در پست بعد 🌹
۱۰.۶k
۱۹ اسفند ۱۳۹۸