📝 بخشی از نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش:
📝 بخشی از نامه شهید #حاج_قاسم سلیمانی به فرزندش:
💢 دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمیخواهم بخوابم، من در چشمان خود نمک میریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند. وقتی فکر میکنم آن دختر هراسان تویی، نرجس است زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سر بریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظارهگر باشم بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمیتوانم اینگونه زندگی کنم.
💢 دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمیخواهم بخوابم، من در چشمان خود نمک میریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند. وقتی فکر میکنم آن دختر هراسان تویی، نرجس است زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سر بریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظارهگر باشم بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمیتوانم اینگونه زندگی کنم.
۱.۱k
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.