همین که بتوانی عاشق بشوی خودش بزرگ ترین موفقیت است
@panahian_ir
همینکه بتوانی عاشق بشوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
شدیدترین محبت کجا گیر میآید؟
ریشۀ اصلی نشاط، محبت بسیار شدید است. بعضیها کلاً در زندگیشان چیزی را «خیلی» دوست ندارند، عاشق چیزی یا کسی نیستند و نمیتوانند در دوری او اشک بریزند، اینها هیچوقت به نشاط عمیق نمیرسند.
انسان برای عاشقشدن طراحی شده و اگر عاشق نباشد، مریض است و تعادل ندارد. کسی که نتواند عمیقاً و شدیداً کسی را دوست داشته باشد، اندوهگین، نامتعادل، حسود و بخیل میشود. چنین کسی در واقع روانپریش است و متاسفانه خیلیها تا حدّی از این روانپریشی رنج میبرند!
البته آدمها بهسادگی نمیتوانند عاشق بشوند؛ منظور ما عشق و محبت فوقالعاده شدید است، نه در حد محبت پدر و مادر به فرزند، یا محبت به همسر! شاخص عشق این است که بیشتر از خودت، او را دوست داشته باشی و حتی خودت را هم برای او بخواهی! بعضیها معنای عشق را نفهمیدهاند لذا اسم هر عاطفه یا هر هوسی را عشق میگذارند!
اگر چیزی را بیشتر از خودت دوست داشته باشی، تمام وجودت غرق نشاط میشود، آنچه تو را عمیقاً شاد میکند، همین دوست داشتنِ عمیق است، نه رسیدن به محبوب! اصلاً همینکه توانستی عاشق بشوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
این محبت بسیار شدید کجا گیر میآید؟ اگر مختصات آن را بررسی کنی میبینی که آدم فقط اهلبیت(ع) را میتواند اینطور شدید دوست داشته باشد، (یعنی بیشتر از خودش، آنها را دوست داشته باشد)
ما به خدا تعلق داریم و فقط آن کسی که از همه بیشتر به خدا چسبیده و خدا خیلی دوستش دارد (یعنی ولیّ خدا) را میشود در حدّ اعلی، دوست داشت؛ بقیه را نمیشود اینطوری دوست داشت. محبت به اولیاء خدا نتیجۀ محبت خداست و آورندۀ محبت خداست.
بخش هایی از مبحث "راههای رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی"
-استاد پناهیان
#پناهیان #علیرضا_پناهیان #حال_خوب #عشق #عاشقی
همینکه بتوانی عاشق بشوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
شدیدترین محبت کجا گیر میآید؟
ریشۀ اصلی نشاط، محبت بسیار شدید است. بعضیها کلاً در زندگیشان چیزی را «خیلی» دوست ندارند، عاشق چیزی یا کسی نیستند و نمیتوانند در دوری او اشک بریزند، اینها هیچوقت به نشاط عمیق نمیرسند.
انسان برای عاشقشدن طراحی شده و اگر عاشق نباشد، مریض است و تعادل ندارد. کسی که نتواند عمیقاً و شدیداً کسی را دوست داشته باشد، اندوهگین، نامتعادل، حسود و بخیل میشود. چنین کسی در واقع روانپریش است و متاسفانه خیلیها تا حدّی از این روانپریشی رنج میبرند!
البته آدمها بهسادگی نمیتوانند عاشق بشوند؛ منظور ما عشق و محبت فوقالعاده شدید است، نه در حد محبت پدر و مادر به فرزند، یا محبت به همسر! شاخص عشق این است که بیشتر از خودت، او را دوست داشته باشی و حتی خودت را هم برای او بخواهی! بعضیها معنای عشق را نفهمیدهاند لذا اسم هر عاطفه یا هر هوسی را عشق میگذارند!
اگر چیزی را بیشتر از خودت دوست داشته باشی، تمام وجودت غرق نشاط میشود، آنچه تو را عمیقاً شاد میکند، همین دوست داشتنِ عمیق است، نه رسیدن به محبوب! اصلاً همینکه توانستی عاشق بشوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
این محبت بسیار شدید کجا گیر میآید؟ اگر مختصات آن را بررسی کنی میبینی که آدم فقط اهلبیت(ع) را میتواند اینطور شدید دوست داشته باشد، (یعنی بیشتر از خودش، آنها را دوست داشته باشد)
ما به خدا تعلق داریم و فقط آن کسی که از همه بیشتر به خدا چسبیده و خدا خیلی دوستش دارد (یعنی ولیّ خدا) را میشود در حدّ اعلی، دوست داشت؛ بقیه را نمیشود اینطوری دوست داشت. محبت به اولیاء خدا نتیجۀ محبت خداست و آورندۀ محبت خداست.
بخش هایی از مبحث "راههای رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی"
-استاد پناهیان
#پناهیان #علیرضا_پناهیان #حال_خوب #عشق #عاشقی
۴.۰k
۲۰ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.