ناگهان قل خوردم امشب در کفن ، عالیجناب
ناگهان قل خوردم امشب در کفن ، عالیجناب
خوف دارم از مرور این سخن ، عالیجناب
عاشقم کردید و رفتید و غزل تزریق شد
در شعورم مثل خون اهرمن ، عالیجناب
خودکشی کردم پس از بدرودتان در آینه
اعترافی تلخ با ضعفی خفن ، عالیجناب
آن تپانچه ، یک گلوله ، این شقیقه ، حکم تیر
یادتان میآید اصلن اسم من ، عالیجناب؟
عشق را تفسیر کردید از ازل تا آن اتاق
با ولع از تیشه بر سر کوفتن ، عالیجناب
یادتان میآید آن شب بحثمان حول چه بود؟
حول افلاطون و عُشاق کهن ، عالیجناب
من که قلابم به قلاب شما افتاده بود
دفن گشتم در شما بیگورکن ، عالیجناب
من که از جغرافی بد اخمها میآمدم
بیهوا عاشق شدم از روح و تن ، عالیجناب
خب شما جذاب بودید و سخندان و بلد
لحنتان ذاتن پر از مُشک خُتن ، عالیجناب
جانم از شوق زیارت پشت لبها حبس بود
لب گشودم جان بر آمد از دهن ، عالیجناب
با شما کمبودهایم رنگ عرفان میشدند
چشمتان ناموس بود عین وطن ، عالیجناب
عاشقم کردید ، نفرین بر شما ، اندیشه مُرد
یادتان میآید اصلن اسم من ، عالیجناب؟
خوف دارم از مرور این سخن ، عالیجناب
عاشقم کردید و رفتید و غزل تزریق شد
در شعورم مثل خون اهرمن ، عالیجناب
خودکشی کردم پس از بدرودتان در آینه
اعترافی تلخ با ضعفی خفن ، عالیجناب
آن تپانچه ، یک گلوله ، این شقیقه ، حکم تیر
یادتان میآید اصلن اسم من ، عالیجناب؟
عشق را تفسیر کردید از ازل تا آن اتاق
با ولع از تیشه بر سر کوفتن ، عالیجناب
یادتان میآید آن شب بحثمان حول چه بود؟
حول افلاطون و عُشاق کهن ، عالیجناب
من که قلابم به قلاب شما افتاده بود
دفن گشتم در شما بیگورکن ، عالیجناب
من که از جغرافی بد اخمها میآمدم
بیهوا عاشق شدم از روح و تن ، عالیجناب
خب شما جذاب بودید و سخندان و بلد
لحنتان ذاتن پر از مُشک خُتن ، عالیجناب
جانم از شوق زیارت پشت لبها حبس بود
لب گشودم جان بر آمد از دهن ، عالیجناب
با شما کمبودهایم رنگ عرفان میشدند
چشمتان ناموس بود عین وطن ، عالیجناب
عاشقم کردید ، نفرین بر شما ، اندیشه مُرد
یادتان میآید اصلن اسم من ، عالیجناب؟
۱.۲k
۰۵ اسفند ۱۴۰۲