صدای تو ناخودآگاه مرا به سوی خود می کِشد.. صدای تو بهار ِ
صدای تو ناخودآگاه مرا به سوی خود میکِشد.. صدای تو بهار ِ من است.. همینکه لب به سخن باز میکنی تعادل ِ جهان بهم میریزد؛ زمستان در آغوش ِ تابستان ذوب میشود و تابستان در آغوش زمستان یخ میبندد... پاییز ِ میان ِ این دو جان میبازد و جز بهار چیزی برجای نمیماند.. خورشید نیمهشبان طلوع میکند و تاریکی را میکُشد... شکوفهها روی زمین ِ یخزده شکوفا میشوند و سپیدی به سبزهای مختلف تغییر رنگ میدهد...
سعود السنعوسی
سعود السنعوسی
۵۲۱
۱۷ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.