خب خب بیاین راجب درامای امروز بگم دراما نی چرت و پرت
خب خب بیاین راجب درامای امروز بگم🤓☝🏼 (دراما نی چرت و پرتـ-✅💔)
چون من نمیتونم با موهای باز راحت باشم ولی وقتی موهام بسته بود کلاهم هم اذیت میکرد... موهامو باز گذاشتم یه کش مو دور دستم انداختم تا هروقت کلاهو در آوردم موهامو ببندم
ولیییییح🗿💔 تو کلاس یادم رفت و کش موعه موند و یه چند نفری به کشه خیره بودن و چپ چپ نگاهم میکردن🤓💔 (آقا جدی این موضوع کش مو چیه اخه یکی بگـ-🤓🎀)
اره دیگه ، موهامو بستم که بقیه دیگه چپ چپ نگاه نکنن✅
👺👺👺👺
و بعد کلاس که منتظر موندم بیرون تا بابام بیاد ، دوتا پسر که به احتمال دانشجو بودن... یکیش یه نگاه بهم کرد و گفت...
یازیخ اوشاق اُردا دوروب بو هاوادا🗿💔 (که یعنی بیچاره بچه تو این هوا اونجا وایساده... بیچاره جد و آبادتههه-)
چون من نمیتونم با موهای باز راحت باشم ولی وقتی موهام بسته بود کلاهم هم اذیت میکرد... موهامو باز گذاشتم یه کش مو دور دستم انداختم تا هروقت کلاهو در آوردم موهامو ببندم
ولیییییح🗿💔 تو کلاس یادم رفت و کش موعه موند و یه چند نفری به کشه خیره بودن و چپ چپ نگاهم میکردن🤓💔 (آقا جدی این موضوع کش مو چیه اخه یکی بگـ-🤓🎀)
اره دیگه ، موهامو بستم که بقیه دیگه چپ چپ نگاه نکنن✅
👺👺👺👺
و بعد کلاس که منتظر موندم بیرون تا بابام بیاد ، دوتا پسر که به احتمال دانشجو بودن... یکیش یه نگاه بهم کرد و گفت...
یازیخ اوشاق اُردا دوروب بو هاوادا🗿💔 (که یعنی بیچاره بچه تو این هوا اونجا وایساده... بیچاره جد و آبادتههه-)
- ۱۵۶
- ۲۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط