چقدر این متن زیباست

چقدر این متن زیباست

کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم...

وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!!
هر چه بود باز بود

گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!

کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک!

"مهربان خدایم دوستت دارم
دیدگاه ها (۱)

نه تو می مانی و نه اندوه، و نه هیچ یک از مردم این آبادی...به...

می بینی هوای دلتنگی ام را....نسبت عجیبی داردبا زاویه ی نگاهم...

چه کسی ﮔﻔﺘﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻃﻼﺳﺖ؟ﻣﻦ ﻣﺰﻩ ﻣﺰﻩ ﺍﺵ ﮐﺮﺩﻡ،ﺯﻣﺎﻥ ﻋﯿﻦ الکل است.....

خاطره ها....نه می کُشند نه زنده می کنندبلکه مانند یک بمب ساع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط