در قصہاے از نبودنت خواهم مُردبر دوش غم هر دو جهان خواهم برد؛بیدارے من خواب بدے بود رفیق کابوس؛تمام لحظہهایم را خورد...زمستان رسیده بودوباهرقدمشرویاے مرا سمت جهنم میبرد...در خلوت بیتو بودنمغیر از اشک..جزمرگکسی بہ قصہام دل نسپرد.