بچه های فامیل دور ننه بزرگم جمع شده بودن

بچه های فامیل دور ننه بزرگم جمع شده بودن،

ننه داشت از قدیما میگفت!😊
که یه دفه زل زد تو چشم یکی از نوه هاش و پرسید:
عزیزم مگه عقد کردی؟
با تعجب جواب داد نه!😨
ننه روشو برگرند و زیر لب گفت:
یاد اون زمون بخیر تا کسی خونه شوهر نمی رفت نه ابروهاشو برمیداشت نه سرخاب سفیدآب میکرد...😱
بغل دستیش در گوشش گفت تا ننه نفهمیده پسری پاشو برو گمشو بیرون!😐 😆

ارسال #سوژه و #نظرات 📭
🆔 @cheshmak_sopport
کانال طنز #اسلامی چشمــ😉 ــکـ
🆔 @cheshmak_CHANNEL
دیدگاه ها (۱)

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺭﻭﯼ ﻋﺮﺷﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﻣﮑﺰﯾﮏ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻧ...

یکی دو روزه مامانم اینا رفتن مسافرت ،امروز هوس خوراکی کردم ...

امسال سال عجیبیه !دو رقم آخر سال تولد خودتو با سنت جمع کنمیش...

به دختره میگم: ﺩﻟﯿﻞ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﭙلی چیه…؟ میگه: به دلیل این که ﺍﯾ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط