خدا در خلقتش یک بار دیگر حیدر آورده
خدا در خلقتش یک بار دیگر حیدر آورده
که با عطر نسیمش کفر قمصر را در آورده
به زهد و سیرت و صورت شبیه حضرت خاتم
به رعنایی و زیبایی حسینی دیگر آورده
سزاوار است یوسف مات زیبایی او گردد
چرا که در سزاواری از او هم سرتر آورده
چه تصویر نجیبی دارد این مولود نورانی
که چشمش خنده را بر چشم های مادر آورده
بشر از یک نگاهش کوثر از فردوس مینوشد
ملک هم پاگشایش زلف را با معجر آورده
چنان قرصی که مه از ناز شستش مست میگرد
که گویا ماه از شوقش نقابش را در آورده
شکوه بازوانش را هر آنکس دیده میداند
برای لشگرش فرزند زهرا افسر آورده
اگر دنیا شده دارالمجانین، شک نمیخواهد
چرا که حضرت لیلا علی اکبر آورده
که با عطر نسیمش کفر قمصر را در آورده
به زهد و سیرت و صورت شبیه حضرت خاتم
به رعنایی و زیبایی حسینی دیگر آورده
سزاوار است یوسف مات زیبایی او گردد
چرا که در سزاواری از او هم سرتر آورده
چه تصویر نجیبی دارد این مولود نورانی
که چشمش خنده را بر چشم های مادر آورده
بشر از یک نگاهش کوثر از فردوس مینوشد
ملک هم پاگشایش زلف را با معجر آورده
چنان قرصی که مه از ناز شستش مست میگرد
که گویا ماه از شوقش نقابش را در آورده
شکوه بازوانش را هر آنکس دیده میداند
برای لشگرش فرزند زهرا افسر آورده
اگر دنیا شده دارالمجانین، شک نمیخواهد
چرا که حضرت لیلا علی اکبر آورده
- ۱۳۰
- ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط