این داستان: تولد کن چینهههههههه🤩🤩🌈🎊🎉🎁🎂🍾
این داستان: تولد کن چینهههههههه🤩🤩🌈🎊🎉🎁🎂🍾
همه: اوتانجوبی اومدتوووووو داراکنننن
کن چین: مرسی رفقا
من و مانجیرو: کن چیننننن تولدت مبارکککککک
کن چین:...ممنون^^💢
من: عههه باز عصبانی شد...دو دقیقه ول کن کن چین^^
اِما: د...دراکن..کون تانجوبی اومدتو(/^/-/^/)
کن چین: اریگاتو
من: خبببب
رفتم پشت اِمایی که روبه روی کن چین بود و اِما رو هل دادم وقتی که اِما افتاد کن چینم تعادلش رو از دست داد و باهم افتادن*
من: خبببب شاهد بوسه اِما و کن چینیممممم!!!
وعضیت: الان دراکن دنبال ادمین بدبختتونه و اِما هم یک گوشه داره باخودش حرف میزنه ، مانجیرو کیکو تا ته داره میکنه توی حلقش ولی کیوسکه و تاکاشی به زور گرفتنش بقیه هم دارن مارو تماشا میکنن
همه: اوتانجوبی اومدتوووووو داراکنننن
کن چین: مرسی رفقا
من و مانجیرو: کن چیننننن تولدت مبارکککککک
کن چین:...ممنون^^💢
من: عههه باز عصبانی شد...دو دقیقه ول کن کن چین^^
اِما: د...دراکن..کون تانجوبی اومدتو(/^/-/^/)
کن چین: اریگاتو
من: خبببب
رفتم پشت اِمایی که روبه روی کن چین بود و اِما رو هل دادم وقتی که اِما افتاد کن چینم تعادلش رو از دست داد و باهم افتادن*
من: خبببب شاهد بوسه اِما و کن چینیممممم!!!
وعضیت: الان دراکن دنبال ادمین بدبختتونه و اِما هم یک گوشه داره باخودش حرف میزنه ، مانجیرو کیکو تا ته داره میکنه توی حلقش ولی کیوسکه و تاکاشی به زور گرفتنش بقیه هم دارن مارو تماشا میکنن
۶.۸k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.