تو باشی رازقی باشد غزل باشد خدا باشد

تو باشی، رازقی باشد، غزل باشد، خدا باشد
بگو این دل اگر آنجا نباشد، پس کجا باشد؟!

خدا می‌خواست هم‌عصر تو باشم، هم‌کلام تو
خدا می‌خواست چشمانت برایم آشنا باشد

خودش می‌خواست لبخندت، سلامم را بلرزاند
خودش می‌خواست قلب ساده‌ی من مبتلا باشد

بگو وقتی دو دل با هم یکی باشد، چرا باید
هزاران سال نوری دستشان از هم جدا باشد

بگو وقتی دو دلواپس، دو دلداده، دو دلبسته
دلت را بسته می‌خواهم چرا؟! باید رها باشد...

نمی‌خواهم که پابند دل بی‌طاقتم باشی
تو باید شاد باشی تا جهان بوده‌ست و تا باشد

رها کن شاعران را... ما به غم شادیم و آزادی
مگر آزادگی باید میان قیدها باشد!

خداحافظ نگفتم تا نگویی”زود برگردی”
خدا می‌خواست لبخند تو ختم ماجرا باشد

اگر زن باشی و شاعر، خودت هم خوب می‌دانی
که رفتن از کنار دوست باید بی‌صدا باشد
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
@fuoad" target="_blank">https://telegram.me/monlightyy/@fuoad
دیدگاه ها (۶)

خاص💕 💕 💕 💕 گفتمش سلطان قلبمتو کجا اینجا کجا...!منطق و عشق و ...

آنقدر دوستت دارمکه حالا فهمیده امآدمی به خاطر کسی که دوستش د...

کلافــــه امســـــردرگممبی قـــــرارممی‌گویی شایـــــد به خا...

❣ یک دقیقه مطالعه💕 اﮔﺮ ﭘﺪﺭﺍﻧﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ چشمان ﻣﺎ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﻤﺎﻥ...

...صبر، هنر دلهای بزرگ استگاهی زندگی جوری سخت می‌شود که دلت ...

**آرزوها**در میان سر و صدا و عجله، آرامشی را که در سکوت وجود...

مریم یوسفی نصیری نژاد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط